روایتی است از رسول گرامی اسلام (ص) که میفرمایند: «اکثروا ذکر الموت فما من عبدٍ اکثر ذکره الا احیا الله قلبه و هون علیه الموت».[۱]
حضرت(ص) میفرماید: زیاد به یاد مرگ باشید به دنبال این جمله که امر به ذکر موت میکنند دو اثر و دو خاصیت برای کثرت ذکر موت بیان میکنند: ۱. احیاء القلب و ۲. راحت شدن موت
ببینید این حکایت از این میکند که قلب انسان با اینکه زنده است و میتپد میتواند بمیرد؛ مردن قلب به چیست؟ این همه انسانها قلبشان ظاهراً زنده است و بواسطه آن زندگی میکنند اما فی الواقع قلب مرده است قلب و دل تاریک و ظلمانی، روح و جان و نفس آمیخته با زشتیها دل غافل مرده است. گاهی آنقدر انسان درگیر کار و امور روزمره میشود که خدا را فراموش میکند اما ذکر موت و مرگ، قلب را بیدار و زنده میکند و از پژمردگی بیرون میآورد مثل گلی که هوای تازه به آن نرسد پژمرده میشود و به محض اینکه هوای تازه به آن میرسد شکوفا میشود و طرواوت پیدا میکند قلب و روح انسان هم همین گونه میباشد و باید هوای تازه به روح انسان تزریق شود و این هوای تازه به قلب وقتی تزریق میشود که انسان به یاد خدا باشد و از غفلت بیرون بیاید و ذکر مرگ یاد خدا را زنده میکند و پیوندهای ناصحیح انسان را با دنیا کم رنگ میکند.
و دوم آسان شدن مرگ است. طبق آنچه که در روایات آمده معلوم میشود مرگ چیز سختی است؛ سکرات موت برای قلیلی از مردم آسان میشود و خیلی از مؤمنین ممکن است که هنگام مردن گرفتار این سکرة باشند بسته به اینکه چقدر ریشه در این دنیا دوانده باشند مثل درختی که سالها تنومند شده و ریشهاش در عمق خاک گسترده شده است. درخت با ریشه قوی در خاک به سختی از خاک بیرون میآید. انسانی که در امور دنیا غرق شده و تار و پود دنیا این گونه در امور زندگی ریشه میدواند، مردن برای او سخت است. مرگ وقتی میباشد که این درخت روح میخواهد از خاک و از این عالم کنده شود. حال اگر کسی باشد که انسان با ایمانی است و عاقبت به خیر هم شده اما این وابستگیها در او باشد این سکرات موت موقع خروج روح از بدن برای او ایجاد میشود.
یک شبه نمیتوان این تعلقات را قطع کرد تا موت راحتتر شود؛ طبق روایت راه اینکه مرگ آسانتر شود این است که کمتر بگذاری ریشه در این دنیا محکم شود و هر مقداری که انسان کمتر ریشه دواند مرگش آسانتر خواهد شد. البته از دنیا لذت ببرد و به دنیا به عنوان مزرعة الآخرة نگاه کند اما ریشه ندواند و به خاطر دنیا حق را ناحق نکند و این قدر دنیا برایش جاذبه نداشته باشد که رفاقت و اخوت و همه اینها را نادیده بگیرد و اخلاق و دیانت را زیر پا بگذارد.
این حدیث، حدیث پرباری است و جای بسط و گفتگو و بحث بیشتری دارد که با این وقت کم ما نمیتوان به آن پرداخت در هر صورت احیاء قلب و آسان شدن موت اینها از آثار قهری ذکر موت است.
[۱]. کنز العمال، روایت ۴۲۱۰۵.
نظرات