عافیت

روایتی است از امام صادق علیه السلام که می­فرمایند: «العافیة نعمةٌ خفیةٌ إذا وُجدت نُسیت و إذا فُقدت ذُکرت»

عافیت نعمتی است که اگر انسان آن را داشته باشد و واجد آن باشد از آن غفلت می­کند و فراموشش می­کند و اگر این نعمت از دستش برود یادش می­افتد.

مسئله­ی عافیت مطلب مهمی است؛ عافیت در دنیا خودش مراتب و اقسام و انواعی دارد و بدیهی ترین آن همین عافیت بدنی می­باشد. اینکه انسان از نظر جسمی عافیت داشته باشد؛ همین بدن انسان و جسم انسان با همین کار عادی همیشگی خود چه اندازه مهم است. اگر در یکی از اجزاء بدن مریضی و نقصانی ایجاد بشود به چه میزان انسان را به یاد این می­اندازند که هنگامی که مثلاً این سرما خوردگی را نداشت چقدر خود بود. پس به صورت معمولی تا انسان دچار بیماری نشده خود این نعمت برایش مخفی است وقتی که گرفتاری برایش پیش می­آید آن وقت می­فهمد که هر روز از چه نعمتی برخوردار بود و از آن غافل بود. حال فرض کنید نعم بالاتر و مهمتر اینها هر کدام نباشد زندگی بر انسان سخت می­شود البته اگر این نعمت از انسان گرفته شود این گونه نیست که هیچ ثواب و اجر و پاداشی در آن نباشد. نعمتهایی که خداوند در برابر صبر در برابر آن مشکل به او عطا می­کند بی­حساب است.

حال عافیت در زندگی و جامعه و دین مهمتر است. یکی از ادعیه­ای که از ائمه علیهم السلام وارد شده همین مسئله عافیت در دین و عافیت در دنیا یا عافیت دنیا و آخرت است. اگرچه این روایت «العافیة نعمة خفیة إذا وُجدت نُسیت و إذا فُقدت ذُکرت» شاید بیشتر نظر به عافیت در دنیا دارد به عنوان نعمت. ولی بخشی از عافیت در دنیا مربوط به دین انسان است کسی که دینش محفوظ شود در این دنیا عافیت دارد و کسی که دینش آسیب ببیند در این دنیا هم عافیت ندارد. خیلی مهم است که انسان واقعاً به این نعمتهایی که خداوند به او داده توجه کند و قدر بداند و به گونه­ای نشود که زمانی که این نعمت از انسان سلب شد تازه آن موقع یادش بیفتد که دیگر فائده­ای ندارد.

إن شاء الله خداوند ما را قدردان نعمت­ها و شاکر نعمت­های خودش قرار بدهد و همیشه عافیت در دین و دنیا به ما عنایت بفرماید.