جلسه هشتاد و پنجم – امر هفتم: تصویر جامع (مقام دوم: وجوه تصویر جامع)

جلسه ۸۵ – PDF

جلسه هشتاد و پنجم

امر هفتم: تصویر جامع (مقام دوم: وجوه تصویر جامع)

۱۳۹۲/۱۲/۱۳

مقام دوم: وجوه تصویر جامع

عرض کردیم در مقام دوم بحث از تصویر جامع، سخن درباره وجوه تصویر جامع است، بعد از اینکه ضرورت تصویر جامع ثابت شد صحیحی‏ها با هم درباره اینکه این جامع چیست اختلاف پیدا کرده‏اند، اعمی‏ها هم در این جهت اختلاف کرده‏اند، یعنی طبق قول به صحیح در اینکه این جامع چیست اختلاف نظر وجود دارد و طبق قول به اعم هم در تصویر این جامع وجوه مختلفی ارائه شده لذا ما مقام دوم بحث را باید در دو بخش مورد رسیدگی قرار دهیم؛ بخش اول درباره تصویر جامع بنا بر قول به صحیح و بخش دوم تصویر جامع بنا بر قول به اعم است، چون وجوه تصویر جامع طبق هر دو قول (صحیح و اعم) متفاوت است ضمن اینکه بین خودِ صحیحی‏ها و اعمی‏ها هم در اینکه این جامع چیست اختلاف نظر وجود دارد، لذا نظریات مختلفی پیرامون این جامع اظهار شده که ما به اهم این نظریات اشاره می‏کنیم و آنها را مورد بررسی قرار می‏دهیم.

بخش اول: تصویر جامع علی القول بالصحیح

وجه اول (محقق خراسانی):

ایشان صحیحی است و از آنجا که معتقد است نیاز به جامع ضروری است در مقام ارائه یک تصویر از جامع بر آمده است، به نظر ایشان جامع عبارت است از یک امر بسیط مقولی که در همه افراد صحیح وجود دارد لکن ما راهی برای تعیین این امر بسیط و شناخت آن نداریم، اصل وجود یک جامع بسیط مقولی که با افرادش وجوداً متحد است مسلم است، یعنی وجود جامع یک حقیقتی است که مثلاً در تمام افراد نماز صحیح وجود دارد و آن حقیقت وجوداً و خارجاً با افراد صحیح متحد است لکن ما نمی‏توانیم آن را درک کنیم لذا اگر از ما سؤال شود آن امر بسیطی که در همه نمازهای صحیح مثل نمازهای یومیه صحیح، نماز عیدین صحیح، نماز میت صحیح، نماز جمعه صحیح، نماز آیات صحیح وجود دارد چیست؟ ما نمی‏توانیم خصوصیات و ذاتیات آن حقیقت را بیان کنیم ولی یک راه برای شناخت این جامع وجود دارد و آن اینکه آن حقیقت و امر بسیط مقولی که جامع افرادِ صحیح است آثار و نشانه‏هایی دارد که آن آثار و نشانه‏ها در آیات و روایات ذکر شده مثل اینکه گفته شده نماز، ناهی از فحشاء و منکر است یا اینکه نماز معراج مؤمن است یا اینکه نماز قربان کل تقی است لذا ما از راه آن آثار و نشانه‏ها به آن جامع پی می‏بریم.

پس این امر بسیطِ مقولی به آثار و نشانه‏هایی که در آیات و روایات برای آن بیان شده شناخته می‏شود ولی خودش قابل درک و فهم نیست همان گونه که ذات خداوند تبارک و تعالی قابل درک و فهم نیست ولی از راه آیات و نشانه‏های الهی به ذات اقدس الهی پی می‏بریم. پس مرحوم آخوند می‏گوید: بین افراد و انحاء صلاة یک جامع بسیطِ مقولی وجود دارد که با همه افراد صلاة وجوداً و خارجاً متحد است. دلیل بر این مسئله هم آثاری است که بر نمازهای صحیح مختلف مترتب شده است.

پس این امر بسیط مقولی که به عنوان جامع قرار داده شده از روی آثار و نشانه‏هایی که دارد شناخته می‏شود و این آثار و نشانه‏ها فقط در نماز صحیح وجود دارد، معلوم است که نماز فاسد نمی‏تواند معراج مؤمن، قربان کلی تقی و ناهی از فحشاء و منکر باشد، ما وقتی می‏بینیم این آثار در لسان آیات و روایات ذکر شده و در همه انواع و افرادِ صلاة صحیح وجود دارد سؤال این است که آیا قدر مشترکی برای افراد و انحاء صلاة وجود دارد یا نه؟

اینکه گفته شود در اینجا قدر جامعی وجود ندارد یعنی هیچ وجه اشتراکی مثلاً بین نماز جمعه‏ی صحیح و نماز عیدِ صحیح وجود ندارد لکن معذلک این دو نماز اثر واحد و مشترک دارند، قابل قبول نیست. اینجا به استناد قاعده عقلی «الواحد لایصدر الا من الواحد» نتیجه می‏گیریم که این اثر (ناهی از فحشاء و منکر بودن یا معراج مؤمن بودن) که در همه این نمازها وجود دارد فقط از یک امر ناشی شده و امکان ندارد از امور متعدد نشأت گرفته باشد، مثلاً نهی از فحشاء و منکر اثر واحد برای افراد صحیح از نماز است که این اثر واحد مؤثر واحد دارد، لذا وقتی می‏بینیم همه نمازها یک اثر دارند نتیجه می‏گیریم مؤثر هم یک چیز بیشتر نیست و این همان قدر جامع است، یعنی از اینکه هر نمازی که صحیح واقع شود ناهی از فحشاء و منکر است و این اثر واحد بر همه نمازهای صحیح مترتب می‏شود طبق قاعده «الواحد لایصدر الا من الواحد» نتیجه می‏گیریم مؤثر هم واحد است و یک چیز است که منشأ این اثر در همه نمازها می‏شود و آن مؤثر واحد که متحد با همه افراد صلاة است همان قدر جامع است.

پس محقق خراسانی به بیانی که عرض شد در صدد این است که اثبات کند تصویر جامع ضروری است و این جامع هم یک جامع بسیط مقولی است، اگر هم بگوییم درست است که همه نمازها دارای اثر واحد هستند ولی هر کدام از این نمازها به یک جهت این اثر را دارد یعنی قائل به تعدد مؤثر و علت شویم؛ مثلاً بگوییم ناهی بودن از فحشاء و منکر نسبت به نماز یومیه علتی دارد که متفاوت است با آن علت، نسبت به نماز جمعه یا نماز میت و امثال آن در این صورت معنای این کلام این است که اثر واحد از مؤثرات متعدد و مختلف صادر شده و این باطل است.

پس عمده تکیه بر این قانون است که «الواحد لایصدر الا من الواحد» لذا اثر واحد هم صادر نمی‏شود مگر از مؤثر واحد، معلول واحد صادر نمی‏شود مگر از علت واحد و این قاعده اقتضاء می‏کند اثری که در همه انحاء نمازها وجود دارد ناشی از یک مؤثر و علت باشد، چون اگر بخواهد مؤثرات متعدد و علل مختلف داشته باشد و در هر صنفی از اصناف صلاة، یک عامل موجب نهی از فحشاء و منکر شود معنایش این است که یک اثر چند مؤثر داشته باشد و این باطل است، لذا محقق خراسانی نتیجه می‏گیرد تمام افراد و انحاء نماز در این قدر جامع که با اثر واحدی که بر آنها مترتب می‏شود، مشترک هستند لکن ما نمی‏توانیم آن قدر جامع را درک کنیم و آن را با ذکر خصوصیات و جزئیاتش معرفی کنیم و لازم هم نیست بدانیم آن قدر جامع چیست بلکه آن چیزی که لازم است دانسته شود این است که بدانیم یک چیزی در همه اقسام نماز وجود دارد که ناهی از فحشاء و منکر است یا اینکه یک حقیقت واحدی در همه نمازها وجود دارد که موجب معراج مؤمن می‏شود و ما از این اثر به مؤثر که همان جامع است پی می‏بریم ولی اینکه آن جامع چیست امری است که قابل درک نیست.

اشکالات زیادی از ناحیه بزرگانی از جمله شاگرادان خود مرحوم آخوند، امام (ره)، مرحوم آیت الله بروجردی و دیگران بر نظر مرحوم آخوند ایراد شده که بعداً به ذکر و بررسی آنها خواهیم پرداخت.

البته خودِ مرحوم آخوند که در کفایه این جامع را تصویر کرده اشکالی را که مرحوم شیخ انصاری به تصویر جامع علی القول بالصحیح داشته را هم ذکر کرده است، مرحوم شیخ اشکالی را به اصل تصویر جامع علی القول بالصحیح ذکر کرده که ما قبلاً در بحث ثمره نزاع بین صحیحی و اعمی به مناسبتی به این اشکال اشاره کردیم، اصل اشکال از طرف مرحوم شیخ ایراد شده و مرحوم آخوند وقتی جامع را تصویر کرده در ادامه، اشکال مرحوم شیخ را هم متعرض شده و از آن پاسخ داده است- مرحوم شیخ می‏گوید تصویر جامع علی القول بالصحیح هم درست نیست ولی مرحوم آخوند چون صحیحی است و جامع را هم تصویر کرده از این اشکال پاسخ داده است- اشکال مرحوم شیخ که در کفایه ذکر شده و ما هم قبلاً به آن اشاره کردیم این است که این جامع یا یک امر مرکب است یا یک امر بسیط، اگر مرکب باشد اصلاً نمی‏‏تواند جامع بین افراد صحیح باشد و معنی ندارد یک امر مرکب قدر جامع بین افراد صحیح باشد، اگر هم بسیط باشد این عنوان بسیط از دو حال خارج نیست؛ یا عنوان مطلوبٌ است یعنی اینکه همه افراد نمازِ صحیح در این جهت مشترکند که مطلوب شارعند؛ مثلاً در سفر، نماز شکسته و در حضر، نماز تمام، مطلوب شارع است یا اینکه چون ما به جامع دسترسی پیدا نمی‏کنیم ولی آثار و لوازم یا عللی دارد که ما از راه علل یا آثار به آن جامعِ بسیط دسترسی پیدا می‏کنیم لذا آن عنوان بسیط چیزی است که ملزوم و مساوی با مطلوبٌ است و هیچ کدام از این دو نمی‏تواند قدر جامع قرار گیرد:

عنوان مطلوبٌ نمی‏توان قدر جامع باشد؛ چون این عنوان از عناوینی است که خودش به امر و طلب تحقق پیدا می‏کند لذا طلب به آن تعلق نمی‏گیرد مثل قصد امر که نمی‏تواند در متعلق امر اخذ شود در اینجا هم شارع نمی‏تواند عنوان مطلوبٌ را در نظر بگیرد و طلب خود را به آن عنوان متعلق کند چون خودِ این عنوان از قِبل طلب پیدا می‏شود لذا اخذ آن در متعلق طلب محال است چون باعث می‏شود چیزی که مؤخر است مقدم قرار داده شود و این ممکن نیست.

همچنین نمی‏توان قدر جامع را یک امر بسیطی قرار داد که مساوی با مطلوب است- یعنی با اینکه خود طلب نیست ولی ملزوم و مساوی با عنوان طلب است- چون با بساطتت آن جامع حقیقی قابل جمع نیست. این بحث مفصل است که ما فعلاً در صدد بیان تفصیل آن نیستیم و شما می‏توانید به کفایه و تعلیقات آن مراجعه کنید.

بحث جلسه آینده: اشکالات وجه اول (کلام محقق خراسانی) را ان شاء الله در جلسه آینده ذکر و مورد بررسی قرار خواهیم داد.