پاداش یاری رساندن به برداران دینی

 به مناسبت بیست و پنجم رجب روز شهادت باب الحوائج؛ موسی ابن جعفر (ع) به یک جهت بسیار مهم در زندگی ایشان اشاره می‏کنم که ان شاء الله سرلوحه زندگی ما قرار بگیرد و دیگران را هم تشویق به این امر کنیم. یکی از خصوصیات مهم امام کاظم (ع) احسان الی الاخوان بود. اینکه به درخواست یاری دیگران پاسخ دهد و اجابة المضطر کند. کسی که مشکلی پیدا می‏کرد، حضرت در جهت رفع نیاز او تلاش می‏کرد. برای رفع ظلم از مظلوم تلاش می‏کرد. مسئله احسان به مردم آن قدر مهم بود که وقتی به علی بن یقطین اجازه همکاری با حکومت هارون الرشید را داد برای این همکاری یک شرط گذاشت. اگر بخواهیم با یک تعبیر خاصی این را نقل کنیم می‏توانیم بگوییم امام کاظم (ع) کفاره عمل و همکاری با دستگاه هارون را احسان الی الاخوان قرار دادند. فرمود: برو با آنها همکاری کن و از آنجا برای رفع حوائج و نیازهای مردم کوشش کن. در همین رابطه به یک نامه‏ای که امام کاظم (ع) به حاکم ری نوشته و در آن یک نکته بسیار مهمی را مرقوم فرمودند اشاره می‏کنم:

شخصی آمد خدمت امام کاظم که از اهالی ری بود. در روایت نام او را به نام علی بن طائر صوری ذکر کرده‏اند. ظاهراً این شخص اموالی داشت که در ید حکومت ری بود و هر چه تلاش می‏کرد نمی‏توانست این اموال را از آنها بگیرد. این شخص فهمید حاکم ری شیعه است. تصمیم گرفت خدمت امام کاظم (ع) برسد و از ایشان کمک بگیرد. در سفر به مدینه خدمت امام کاظم (ع)  رسید و شکایت کرد. امام (ع) یک نامه‏ای به والی ری نوشتند: «بسم الله الرحمن الرحیم اعلم انّ لللّه تحت عرشه ظلّاً لا یسکنه الا من اسدی الی اخیه معروفاً او نفّس عنه کربة او ادخل علی قلبه سروراً و هذا اخوک والسلام». بدان برای خداوند در عرش یک سایه‏ای گسترده وجود دارد که تنها کسانی می‏توانند در زیر این سایه به سکونت و آرامش برسند که:

  • به برادرش معروفی را نشان دهد و او را در مسیر معروف قرار دهد (معروف معنای عامی دارد)؛
  • همّ و غمّی از او زائل کند؛
  • سروری را به قلب مؤمن داخل کند.

اگر نشان دادن معروف به کسی یا برطرف کردن همّ و غم دیگری مؤونه داشت، ادخال سرور به قلب دیگران که مؤونه‏ای ندارد! این کار نه توانایی مالی می‏خواهد و نه قدرت سیاسی و نه قدرت اقتصادی و نه موقعیت اجتماعی.

چنین انسان‏هایی در ظلّ عرش الهی ساکن می‏شوند. حال این سکونت در ظلّ عرش الهی چیست برای ما قابل درک نیست و فوق تصور ما است ولی اجمالاً معلوم می‏شود مقام مهمی است و از درجات قرب به ذات اقدس الهی است. این نشان از اهمیت این مسئله دارد و در آخر نامه هم نوشتند که این (شخص) برادر توست.

این شخص نامه را آورد خدمت حاکم ری و به او داد. در آخر از او سؤال کرد که «یا اخی هل سررتک؟» این امور مسرورت کرد؟ او هم جواب داد بله بیش از آنکه گمان می‏کردم.

انسان می‏تواند این کارها را انجام دهد بدون اینکه امکاناتی داشته باشد. اهتمام به امور مردم خیلی نزد خدا بالا است. شما ببینید اسلام و اهل بیت (ع) چقدر به این مسئله اهمیت می‏دادند و از هر فرصتی استفاده می‏کردند برای اینکه این حسّ را در روح اجتماع تقویت کنند. ان شاء الله خداوند به ما هم این توفیق را دهد که حداقل یکی از این کارها را انجام دهیم.