ولایت اساس هدایت

امام باقر (ع) می‏فرمایند: «بُنی الاسلام علی الخمس: «الصلاة و الزکاة و الصیام و الحج و الولایة و ما نودیَ احدٌ بشیءٍ مثل ما نودیَ بالولایة فاخذ الناس بالاربع و ترکوا هذه فلو ان احدا صام نهارَه و قام لیلَه و حجَّ دهرَه و تصدَّق بجمیع ماله و مات بغیر ولایةٍ لم یقبل له صومٌ و لا صلاة».[۱]

طبق این روایت اساس و ارکان اسلام پنج چیز است که عبارتند از: نماز، روزه، حج، زکات و ولایت. اهمیت ولایت آن قدر زیاد است که اگر کسی چهار مورد قبلی (نماز، روزه، حج و زکات) را اخذ کند ولی ولایت را ترک کند اعمال او قبول نیست.

در این رابطه راه افراط و تفریط طی شده، عده‏ای ولایت را رها کرده و به سایر عبادات مثل نماز و روزه پرداخته‏اند که امام (ع) در این روایت فرمودند: «فاخذ الناس بالاربع و ترکوا هذه»، در مقابل عده‏ای دیگر هم ولایت را اخذ کرده و سایر عبادات را ترک کرده‏اند و هر دو گروه اشتباه کرده‏اند. معنای اینکه عده‏ای سایر اعمال عبادی خود را انجام داده و ولایت را رها کرده‏اند این نیست که سایر اعمالشان را درست انجام داده‏اند بلکه نسبت به سایر اعمالشان هم به سطح و ظاهر اکتفاء کرده‏اند کما اینکه در مقابل عده‏ای ولایت را اخذ کرده و سایر اعمال را ترک کرده‏اند ولی اخذ ولایت هم ظاهری و سطحی بوده است، پس این باور غلط که ما اگر ولایت داشته باشیم و سایر اعمالمان هم درست نباشد مشکلی را حل نخواهد کرد. این باور غلط در بین مردم هم رواج زیادی پیدا کرده، بعضی به بهانه داشتن ولایت اهل بیت (ع) هر گونه فسق و فجوری را انجام می‏دهند، نماز نمی‏خوانند، روزه نمی‏گیرند، زکات و خمس نمی‏دهند و فقط مدعی هستند که ما شیعه اهل بیت (ع) هستیم و صرف محب اهل بیت بودن را کافی می‏دانند، متأسفانه بعضی از منبری‏ها و مداحان هم در مجالسی که دارند این باور غلط را ترویج کرده و می‏گویند: همین قدر که شیعه علی (ع) هستید و ولایت او و خاندانش را دارید باعث نجات شما خواهد شد و همین قدر که چند قطره اشک از چشم شما جاری شود دست شما را خواهد گرفت. در حالی که این باوری غلط است و باید بدانیم که ولایت تنها بدون انجام سایر اعمال عبادی یا انجام عبادات بدون ولایت دردی را دوا نخواهد کرد.

حال سؤال این است که چرا این قدر بر مسئله ولایت تأکید شده و ولایت محور و مدار قبولی سایر اعمال قرار گرفته است؟

این همه عبادت در متن دین و این همه اعمال و تکالیف در متن شریعت برای ما قرار داده شده اما همه اینها با یک شاقول و یک میزان اندازه گیری می‏شود که ولایت اهل بیت (ع) است و ولایت روح عباداتی است که ما انجام می‏دهیم یعنی ما باید همه اعمال عبادی را به نحو احسن انجام دهیم ولی روح این عبادات ولایت اهل بیت (ع) است لذا عباداتی که ما انجام می‏دهیم با معیار و ملاک ولایت سنجیده می‏شود و اگر ولایت نباشد سایر اعمال هم مورد قبول واقع نخواهد شد.

ولیِّ خدا -جدا از اینکه در نظام تکوین واسطه افاضات الهی نسبت به خلق است- در نظام تشریع و در هدایت تشریعی خداوند برجسته‏ترین نقش را دارد، اگر ولیِّ خدا باشد هدایت، کامل خواهد بود، ولیِّ خدا مجسمه همه عبادات، فضایل و اخلاقیاتی است که یک انسان مطلوب از دیدگاه شرع باید داشته باشد، پس ولایت ولیِّ خدا اصل و اساس هدایت است و صلاة و امثال آن سوای شکل ظاهریشان راه‏ها و طرق سعادتمندی بشر هستند و خداوند متعال که ما انسان‏ها را خلق کرده این نقشه راه را برای سعادتمندی ما قرار داده و این طرق (نماز، روزه و امثال آن) را هم برای هدایت ما جعل کرده است اما این هدایت زمانی کامل است و به اوج می‏رسد که ولیِّ خدا به عنوان خلیفه و مشعل در مقابل دیدگاه امت قرار بگیرند یعنی هدایت اصلی در پرتو این مشعل (ولیِّ خدا) محقق می‏شود و ولیِّ خداست که در سختی‏ها، ناملایمات و فراز و نشیب‏ها انسان را در مسیر هدایت قرار می‏دهد، پس علت اینکه همه اعمال به ولایت بستگی دارد این است که همه عبادات برای سعادتمندی و هدایت بشر است و همه هدایت‏ها با این محور (ولایت) تنظیم می‏شود و ولایت است که هدایت انسان را تکمیل می‏کند.

[۱]. وسائل الشیعة، ج۱، ص۷-۹۰، باب۱- ۲۹من ابواب مقدمة العبادات.