افراط و تفریط درباره حقوق زنان آسیب زا است

فردا ولادت با سعادت دخت گرامی و مکرمه نبی بزرگوار اسلام است که به عنوان روز زن هم نامیده شده است. اگر قرار بود روزی برای تکریم زن و بزرگداشت مقام زنان قرار داده شود، بهترین از این روز برای مسلمین (نه فقط خصوص شیعیان) قابل تصویر نبود. این که می‎گویم برای مسلمین، حتی می‎توانیم پا را فراتر بگذاریم و بگوییم برای بشریت حتی مسیحیان که حضرت فاطمه زهرا(س) به استناد آیات و روایات بر مریم مقدس هم برتری دارد که دیگر وارد آن بحث نمی‎شویم.

ملاک این برتری هم معلوم است. بالاخره کمالات انسانی او باعث این برتری است، نه به خصوص کمالات ظاهری مادی. گرچه انسانی کامل مثل حضرت زهرا(س) این جامعیت را دارد که هم از جهت مادی و هم از جهت روحی برترین انسان‎ها و کامل‎ترین آن‎ها است. لذا این کاملا روشن است که برای تکریم مقام زن، روزی بهتر از این روز وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت.

نکته‎ای که می‎خواستم بیان کنم این است که این روزها در مورد زنان بحث ها و مطالبی مطرح می‎شود. تکریم زنان فقط به شعار نیست. امروزه به دلایل مختلف ژست دفاع از حقوق زنان مثبت تلقی می‎شود و این چیزی است که افراد و گروه‎های مختلف تلاش می‎کنند به این موضوع توجه کنند یا حداقل اهتمام خودشان را به این موضوع نشان دهند.

کسانی که وارد این بحث می‎شوند دو دسته‎اند، یک دسته راه افراط در پیش می‎گیرند و یک عده راه تفریط. یک عده معتقدند در طول تاریخ، زن نادیده گرفته شده و حقوق بسیاری از او پایمال شده است و لذا الان وقت استیفاء حقوق پایمال شده تاریخی زنان است و بر این اساس تلاش می‎کنند زن را به همه عرصه‎های اجتماعی، سیاسی و هنری وارد کنند. حتی در کارهای سنگین و کارهایی که به طور طبیعی با لطافت روح زنان سازگار نیست. این گروه گمان می‎کنند احیاء حقوق زنان بدون توجه به شرایط و شؤون زنان ممکن است و لذا می‎بایست زن را به همه عرصه‎ها (هرجا که موجودی به عنوان انسان یا مرد وجود دارد) وارد کنند.

من اکنون نمی‎خواهم این گروه‎ها را تحلیل کنم. این‎ها هم در دنیای غرب و هم در دنیای اسلام حضور دارند. در خود ایران این‎ها دیدگاههای مختلفی دارند، اما اجمالا می‎توانیم همه تلاش‎های بی‎منطق و بی‎اساسی که بدون هدف در صدد وارد کردن زنان به همه عرصه‎ها هستند، حول محور افراط گرایی در این حوزه قرار دهیم.

عده ای نیز راه تفریط در پیش گرفتند و گمان می‎کنند باید در برابر فرهنگ غرب و لیبرالیسم و فمنیسم یا تجددگرایی که اکنون همه دنیا و بویژه ایران را در برگرفته مقاومت کنیم. به نظر آنان چه کسی گفته  که زن باید برود سر کار، درس بخواند یا ورزش کند؟ یعنی یک عکس العملی در برابر آن افراط؛ البته ریشه این نگاه در گذشته بوده و الان هم وجود دارد. این دیدگاه مخصوصا با برخی از عوارض و تبعات منفی حضور زنان در برخی از عرصه‎ها تشدید هم می‎شود.

به هر حال واقعا انتظار از فضلاء و طلاب در حوزه‎های علمیه این است که درباره این حقوق بیشتر تلاش کنند. تلاش واقعی و متعادل در این زمینه  بسیار راه گشا است. گاهی از اوقات ایستادگی و پافشاری ما در موضوعاتی که چندان اهمیت ندارند، تبدیل می‎شود به سدی که راه را بر بررسی‎های دقیق علمی می بندد مثلا این بحث مطرح بود که آیا زنان می‎توانند پلیس شوند یا خیر؟ این مطلب از ابتدا با مخالفت جمعی مواجه شد. می‎گفتند مگر می‎شود زن پلیس شود؟ پلیس بودن محاذیری دارد که با شأن زن سازگار نیست. آقایی که این مسئله را دنبال می‎کرد، گفت: ما خدمت بعضی از آقایان رسیدیم و توضیح دادیم و توجیه کردیم که اساسا امکان برخورد با بعضی از مجرمین توسط مردان نیست، یعنی مجرمینی داریم که زن هستند و اگر بخواهد مرد با آن‎ها برخورد کند، مسلتزم خلاف شرع است. آن‎گاه کسی که مخالف شدید بود از مدافعین این امر شد. گاهی ورود ما، ورود غیر کارشناسانه است، موضوع را درست نمی‎شناسیم، مخالفت‎های بعضی از روحانیون با برخی موضوعات بخاطر عدم معرفت نسبت به موضوع است. بله موضوع شناسی  کار فقیه نیست ولی اگر یک موضوعی را به خلاف آن‎چه که هست تصور کند و بر همان موضوع و عنوانی که مبین آن موضوع است حکمی را صادر کند، مشکلاتی پدید می‎آورد.

در مسائل فقهی و سیاسی و اجتماعی هم این مشکل را داریم. بحث این نیست که من بگویم مخالفت یا موافقت شود، موضوعات را باید اول به درستی شناخت. بی‎جهت حوزه و روحانیت نباید خودش را درگیر موضوعاتی کند که هنوز آن را به درستی نشناخته و بر یک موضوعاتی که حدود و ثغورش معلوم نیست، بطور خاص پافشاری غیر منطقی کند.

در مورد حقوق زنان هم معتقدم که کاملا باید در چارچوب شرع رفتار کنیم، ولی این معنایش این نیست که راه را برای ورود زن به عرصه‎های مختلف ببندیم و مهمتر این‎که اگر مطلبی را می‎گوییم مراقب باشیم گرفتار تنافض نشویم و دیگران را گرفتار تناقض نکنیم. گاهی از اوقات برخی انظار و آراء و مواضع به نوعی است که به سرعت در همین فضای مجازی در بین مردم نقضش آشکار می‎شود. یعنی جایی حرفی می‎زنیم و اشکال و ایرادی را بیان می‎کنیم ولی آن‎قدر مشکلات دارد که به سرعت، حتی مردم عادی نقضش را پیدا می‎کنند و در معرض دید ما قرار می‎دهند. به جای این‎که بر مصداقی بخصوص در برخی موارد پافشاری‎های نابجا داشته باشیم، سعی کنیم این موضوعات را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم و اگر مشکلاتی است سعی کنیم این مشکلات را برطرف کنیم.