حق علی (ع) بر امت

اميرالمؤمنين (ع) شخصيتی است که به اذعان دوست و دشمن فضائلی دارد که در احدی يافت نمي‏شود. از آغاز ولادت تا شام شهادت، تمام و جزئيات و زوايای زندگی اين حضرت قابل توجه و تأمل و پندآموزی است. در مورد ولادت حضرت که از آن اتفاق همه اطلاع داريد؛ در برخی منابع نقل شده که فاطمه بنت اسد در حالی که در نه ماهگی حمل بود، کنار ديوار کعبه ايستاد و دستها را رو به آسمان بلند کرد و خدا را قسم داد به حق مولودی که در شکم دارد و گفت: خدايا به حق اين مولود، امر وضع حمل را برای من آسان بگردان. کسانی نشسته بودند شاهد ماجرا، نقل مي‏کنند که ديوار کعبه شکافته شد و او وارد کعبه گرديد و ديوار دوباره بسته شد. مي‏گويند ما هرچه تلاش کرديم درب کعبه را باز کنيم و وارد کعبه شويم نتوانستيم. اينکه چه مدت در درون خانه بود خيلی مهم نيست. بعد از فراغ از حمل فاطمه بنت اسد در حالی که بچه‏ای در آغوش داشت از کعبه بيرون آمد. وقتی بشارت ولادت اميرالمؤمنين (ع) را به ابي‏طالب و آل او دادند همگی به سمت مسجد الحرام حرکت کردند تا اين مولود را ببينند.در پيشاپيش جماعتی که به سمت خانه خدا مي‏آمدند نبی مکرم اسلام (ص) بود. ايشان مولود مبارک را در آغوش گرفتند و دعا کردند. به هر حال اصل ولادت با اين حادثه آغاز شد که نشان مي‏دهد اين امر خدا بوده؛ يکی از کسانی که ناظر اين واقعه بود، مي‏گويد ما هر چه تلاش کرديم درب را باز کنيم موفق نشديم لذا فهميديم که هذا مِن امر الله.

زندگی و رشد و نموّ اين شخصيت هم تا آخر در آن مدت نه چندان طولانی زندگی نمونه کامل يک انسان در روی زمين بود. اين افتخار برای مذهب اهل بيت (ع) و شيعيان اميرالمؤمنين (ع) است که چنين پيشوايی دارند. وقتی مي‏خواهند جماعتی يا قومی يا امتی را معرفی کنند آنان را به رهبر آن امت مي‏شناسانند. شيعيان به عنوان پيروان علی شناخته مي‏شوند. اين يک افتخار بزرگی است برای جامعه شيعی که رهبر و امامشان اميرالمؤمنين است. اگرچه اين شخصيت اختصاص به شيعه ندارد و متعلق به کل اسلام و بلکه متعلق به کل بشريت است اما اين مدال افتخار به ما اعطا شده و لذا مسئوليت سنگينی را متوجه ما مي‏کند.

روايتی را مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار نقل مي‏کند که پيامبر گرامی اسلام (ص) در مورد اميرالمؤمنين فرموده‏اند: «حق عليٍ علی هذه الامة کحق الوالد علی الولد». حق اميرالمؤمنين بر اين امت مثل حق پدر بر فرزند است.

در اين روايت نسبت اميرالمؤمنين با امت بيان شده است. اميرالمؤمنين والد است و امت فرزند،در روايت ديگری پيامبر اکرم (ص) فرموده: «انا و عليٌ ابوا هذه الامة»؛ من و علي، پدران اين امتيم. قهراً به تعبير خود پيامبر (ص) بعد از پيامبر کسی که اين نقش را دارد، اميرالمؤمنين (ع) است.

اولاً ما اين نسبت را بايد درک کنيم. اينکه اميرالمؤمنين والد است و ما ولد هستيم. ماهيت اين رابطه مطالب بسياری را آشکار مي‏کند. آن هم پدری که به تمام معنا، دلسوز و مراقب و اگر توصيه و نصيحت و تذکری به فرزندش مي‏دهد، خودش در رأس عمل کنندگان به آن نصايح است. اميرالمؤمنين بهترين پدر است. بهترين پدر يعنی پدری که از نظر عاطفی به اين امت در اوج است. هيچ پدری نمي‏تواند ادعا کند محبت و عاطفه من نسبت به فرزندم بيشتری دارد از محبت و عاطفه اميرالمؤمنين به امت است. پس اين نسبت بايد خوب درک شود. ما به ماهيت اين نسبت بايد پی ببريم. اين خودش يک حق است. حق شايد در ذهن ما اين است که بايد اطاعت کنيم. اما اطاعت به دنبال معرفت حاصل می شود.

ابتدا بايد معرفت باشد. معرفت به اين که برترين پدر و راهبر و پيشوا و امام، نسبت به امت اميرالمؤمنين است. اين بالاترين حق اين والد بر ما است. اين حق ابوّت حضرت را بر خودمان بشناسيم.

و در مرحله دوم ساير حقوقی که والد بر ولد دارد؛ اطاعت، توجه به نصايح، پيروی از دستورات، مراقبت بر اينکه عصيان و نافرمانی نکنيم. آن چيزهايی را که يک پدر به عنوان تذکر و نصيحت به فرزندش مي‏گويد را درک کنيم و عمل کنيم. اگر مي‏خواهيم اين پدر از ما راضی باشد بايد طبق نظر او عمل کنيم. رضايت پدر از فرزند خيلی مهم است. همان‏طور که معرفت و اطاعت، يک حق است، رضايت کامل پدر از فرزند هم يک حق مهمی است. اين رضايت چگونه حاصل مي‏شود؟ شما چه زمانی از فرزندتان خيلی راضی مي‏شويد؟ وقتی مي‏بينيد دقيقاً مطابق نظر شما عمل مي‏کند (درس بخواند، اطاعت امر کند، معنويت داشته باشد)، شما احساس رضايت مي‏کنيد و اين رضايت آثار وضعی دارد برای خود ولد.

اميرالمؤمنين (ع) پدر ما است و رضايت او در گرو مراقبت ما است. ما بايد ببينيم او چه چيزی از ما مي‏خواهد. ما به عنوان فرزندان او چگونه بايد عمل کنيم تا او راضی شود و بدانيم رضايت او چه آثار وضعی برای ما دارد؟
رضايت او قطعاً برای ما آثار وضعی دارد و البته اطاعت از او، معرفت حق ابوّت او، کسب رضايت او، همگی منوط به شناخت شخصيت اميرالمؤمنين در حد توانمان است. بايد بشناسيم که او که بود؟ و چه کرد؟ و از ما چه مي‏خواست؟
مطمئن باشيد هر مسلمانی که از اين دنيا برود، رضايت او که البته جلوه‏ای از رضايت خدا است برای ما تعيين کننده است. زيرا علی مدار حق است و رضايت او در سرنوشت ما تعيين کننده است. اين حق اميرالمؤمنين (ع) را بايد بشناسيم و او را والد خود بدانيم و دنبال رضايت او باشيم (رضايتی که در طول رضايت خدا است).

همه حقوقی که يک پدر بر فرزندش دارد او نيز در سطح وسعيتر و عميق تر بر ما دارد، سعی کنيم اين حقوق را بشناسيم و رعايت کنيم.