اهمیت طلب علم

قال رسول الله(ص) «لَيْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِ التملَقُ وَ الْحَسَدُ إِلَّا فِي‏ طَلَبِ‏ الْعِلْم»‏‏.[۱]

مؤمن اهل تملق و حسد نیست. حسادت و تملق دو رذیله اخلاقی هستند که بسیار مورد مذمت قرار گرفته است. حسادت، یعنی انسان از داشتن نعمت و برخورداری دیگری از آن ناراحت شود. از اینکه دیگری از امکانی برخوردار باشد مثل مال، موقعیت، شهرت یا هر چیزی که به عنوان یک نعمت حساب شود او ناراحت و غمگین شود. روایات زیادی در مورد حسد و تأثیرات بسیار مخرب حسد در زندگی انسان و اینکه منشاء بسیاری از گناهان دیگر است وارد شده است.

تملق و چاپلوسی کردن از دیگران نیز به شدت مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته است. لذا پیامبر اکرم(ص) می‎فرماید: «لَيْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِ الْتملَقُ وَ الْحَسَدُ إِلَّا فِي‏ طَلَبِ‏ الْعِلْم»

کأنه انسان متملق و حسود ایمانش دچار کاستی و نقص است. مؤمن خلق و خویش پیراسته از رذایل است، به خصوص از این دو رذیله. اما استثنایی در کلام پیامبر(ص) وارد شده است «إِلَّا فِي‏ طَلَبِ‏ الْعِلْم» یعنی در طلب علم تملق اشکالی ندارد، در راه فراگیری دانش و جستجوی علم اگر انسان تملق و چاپلوسی کند و زبان به تملق معلم بگشاید تا او را تحریک کند که درس یا تعلیمی به او دهد کأنه اشکالی ندارد. همچنین حسادت، یعنی اگر کسی ببیند دیگری در طلب علم است و از اینکه در طلب علم است و خودش از این نعت بی‎بهره است ناراحت شود اشکالی ندارد.

اما اینکه در طلب  علم این دو امر استثناء شده است به این معنا نیست که این جواز بی حد و حصر باشد. اگر تملق منجر به شرک شود ولو فی طلب العلم هم باشد اشکال دارد.

اگر کسی تملق بگوید و زبان به خلاف واقع باز ‎کند و استادی را توصیف ‎کند تا اسباب تحصیل و فراگیری علم برای او فراهم شود، اشکالی ندارد اما نه به حدی که لامؤثر فی الوجود الا الله یادش برود. اگر از این  حد بگذرد و وارد در دایره شرک شود قطعا جایز نیست. حتی شرک در عبادت و راز و نیاز با خدا نیز جایز نیست چه برسد به علم.

در مورد حسادت نیز اگر شخص به حدی برسد که از داشتن نعمت توسط دیگران و برخورداری دیگران از آن نعمت و یا حتی رشد دیگران ناراحت شود و آروزی سلب نعمت از شخص را کند نیز جایز نیست. مثلا اگر کسی در مسیر تحصیل علم است و شخص دیگری نیز با او درس می خواند، اگر او تلاش کند ولی به هم درسش حسادت کند به این دلیل که او از نعمت علم و دانش برخوردار است ولی من برخوردار نیستم و از این موضوع ناراحت باشد، این مرتبه از حسد مانعی ندارد. اما اگر به حدی برسد که بخواهد بگوید: من به مراتب علمی دست پیدا کنم و او ساقط شود، طوری شود که حافظه‎اش از بین برود، ضربه‎ای  به سرش بخورد و دانسته هایش از بین برود، قطعا جایز نیست.

لذا محصل فرمایش پیامبر اکرم(ص) این است که مسئله طلب علم و دانش آنقدر اهمیت دارد و مهم است که حتی اگر انسان برای  رسیدن به آن چاپلوسی هم نماید اشکالی ندارد. اگر انسان در طلب علم حسادت بورزد اشکالی ندارد. چیزی که فی نفسه (هم تملق و حسادت) در مراتب پایینش هم پسندیده نیست، اما همین تملق و حسادت در یک مراتب پایین‎تر در طلب علم اشکالی ندارد و الا اگر تملق موجب خروج از دایره توحید شود یا حسادت به حدی برسد که خواهان نابودی و ساقط شدن محسود شود، شخص را از طرف دیگر از دایره ایمان خارج می‎کند.

علی ای حال مسئله طلب علم و دانش مخصوصا علم الهی بالاخص در شرایط  کنونی از مسایلی است که به هیچ وجه نمی‎توان از آن غافل شد و انسان باید تمام همت و تلاش و کوشش خودش را معطوف به این امر کند. زیرا ضمن اینکه به حال خود شخص نافع است به حال جامعه نیز نافع است وانشاء الله آثار و برکات وضعی و اخروی خواهد داشت.

[۱]. مستدرک الوسائل/ ج۹/ ص۸۱.