در آستانه محرم

چون در آستانه ماه محرم هستیم و معمولا اینطور در درسها دیده¬ایم و خودمان هم همینطور عمل کرده¬ایم، که در آستانه دهه محرم تذکرات و نکاتی را از باب تذکر هم برای خود گوینده و هم برای شنونده که ان شاء الله مثمر ثمر باشد عرض شود، در این ایام که زمینه¬های استماع سخنان روحانیون و مبلغان در بین مردم مهیا است و به طور خودجوش مردم جلساتی را مهیا می¬کند که از زبان مبلغین با معارف ناب دینی آشنا شوند و بعد عمل کنند؛ در این فرصتهای که پیش می¬آید که فرصتهای بسیار خوبی است حتی جمعی ممکن است در طول یک سال با مسجد و روحانی بیگانه باشند اما در این ایام آشتی بین آنها و مسجد و و روحانی بر قرار می¬شود لذا از این جهت یک فرصت ممتازی است، یعنی هم از این جهت که به نحو عام همه مردم در شرایط استماع سخنان مبلغین قرار می¬گیرند و هم کسانی که به نوعی چندان اهل مسجد و محراب نیستند.
نکته اول این است که همانطور گفتیم این ایام فرصت مناسبی است و استفاده از این فرصت یک مسئولیت و تکلیف است یعنی کسی یک همچنین فرصتی برای او است لازمه آن این است که برای سخنرانی و گویندگی کار و زحمت بکشد و اینطور نباشد که اتکاء به یک سری محفوظات و یا مثلا یک سری مسموعات بکند و همین¬ها را نقل کند و این یک فرصتی است که هزینه¬های زیادی برای آن می¬شود، هم هزینه¬های مادی و هم هزینه¬های معنوی، به هر حال مردم اطعام می¬کنند و این مجالس را بر پا می¬کنند ، مثل استادی که در دانشگاه درس می¬¬دهد که به ازاء آن ساعتی که درست می¬دهد مبلغی دریافت می¬کند و در ازاء آن مسولیتی دارد و باید از حداکثر زمان استفاده بکند که برای این انتظار دارند که مطالب مفیدی را شنونده باشند، مبلغین هم همینطور، یعنی اهتمام به مطالعه و اهتمام به اینکه با زحمت و تحقق و مطالعه مطالبی را به مردم ارائه کند که نیاز فکری آنها است و نیاز روحی و معنوی آنها است و من هم به شما عرض کنم که مردم می¬تواند بفهمند و قضاوت کند که منبری را که پشتیبانه علمی و فکری دارد یا فقط اتکا به محفوظات و مسموعات است و مردم تشخیص می¬دهند حتی آنهای که چندان اهل سواد و اطلاع نیستند می¬فهمند؛ حال اینکه با چه زبانی مطالب بیان شود و با زبان همه فهم مطلب بیان شود یک امر دیگری است اما اصل اینکه برای منبر اهمیت قائل شویم مهم است.
نکته دوم اینکه بنای ما بر این باشد که مطالبی را که که خودمان هم اطمینان به صحت آن نداریم مطرح نکنیم، بالاخره باید یک فرقی بین ما و بعضی از مداح ها باشد. نقل داستانهای بی اساس یا خوابهای که معلوم نیست اساس و ریشه درستی داشته باشد یا اینکه یک داستانی نقل می¬شود یک جایی¬اش درست می¬شود ولی ده جای دیگر را خراب می¬کند بیان نشود، این خیلی مهم است که به هر حال در نقل وقایع و حوادث و در استفاده¬های که از این حوادث و وقایع می¬شود این دقت بشود که رعایت انصاف و رعایت امانت، اینکه مسائلی که ممکن است عاری از حقیقت باشد بیان نشود، و همین رعایت نکردن است که باعث شده این همه مسائل خلاف و دروغ در مقاتل و تواریخ راجع آن حوادث و وقایع امام حسین(ع) و اصحاب ایشان مطرح شده است، یعنی باید سعی شود مثل یک محقق مطالب بیان شود و این طور نباشد که مثل بعضی از مردم عادی که هر مطلبی را پای منبر می-شنوند آنرا وحی منزل تصور می¬کنند و نقل هم می¬کنند، و اکتفا به مسموعات نشود و خودمان تحقیق بکنیم و مطالب قابل استفاده مردم گفته شود.
نکته سوم این که باید از این فرصت برای معرفی مکتب اهل البیت(ع) استفاده کرد یعنی بهترین شرایط مهیا است که مردم با سرچشمه¬های این معارف ناب آشنا بشوند، این معارف ناب هستند و ما باید این ناب بودن را حفظ کنیم و اصل و فرع را در این معارف بشناسیم و اصل و فرع را درست به مردم معرفی کنیم، مسائل قلب نشود، مثلا درباره امر و معروف و نهی از منکر که فلسفه قیام امام حسین صلوات الله و سلام علیه است و یک واجب و فرضیه¬ای است که اگر طبق روایت به آن عمل نشود بلایا و مصابتها در جامعه پیش می¬آید توضیح داده شود و تبیین شود و این امر به معروف ونهی از منکر متوقف بر این است که معروف و منکرها معلوم بشود، معروف و منکرهای که بنیان جامعه را از بیان می¬برد و اینها باید برای مردم معلوم شود که امام حسین برای این هدف قیام کرد و این مسئله به این مهمی را محدود به یک سری امور سطحی معمولی نکنیم، یعنی امر به معروف و نهی از منکر در ذهن خیلی¬ها منحصر در این شده است که جوان ها اینطوری لباس می¬پوشند یا زنان اینگونه حجاب دارند، البته نه اینکه امر به معروف و نهی از منکر در این موارد نباشد بلکه منحصر شدن امر به معروف و نهی از منکر در این موارد سطحی اشتباه است، در حالی که مسئله خیلی عمیق تر از این است و باید توجه باید به این موارد توجه بشود و این مکتب نورانی روز به روز گسترده تر و با عمق بیشتری در جامعه مورد توجه قرار بگیرد.