جلسه نوزدهم-عوامل اختلاف قراءات

دانلود-جلسه نوزدهم-PDF

جلسه نوزدهم
عوامل اختلاف قراءات
۱۰/۱۲/۱۳۸۹

اختلاف قراءات:

بحث دیگری که از جمله مباحث مقدماتی تفسیر محسوب می­شود و از مباحثی است که در فهم و تفسیر آیات قرآن تأثیرگذار است بحث اختلاف قراءات است که به عنوان قراءات سبع هم معروف می­باشد ـ این عناوین در کتب قرآنی با تعابیر مختلفی ذکر شده ـ ، اصل اختلاف قراءات مخصوصاً قرائت­های رسمی هفت­گانه چیزی است که الآن در قرآن قابل مشاهده است، قرائت قرآن از اموری بود که از ابتدا به عنوان یک امر مهم تلقی می­شد و به آن اهتمام داشتند و تعلیم می­دادند، اساتیدی بودند که به این کار اشتغال داشتند و در رأس کسانی که به تعلیم و ترویج قرائت قرآن می­پرداختند طبقه اول قرّاء هستند که عبارتند از: عبد الله بن مسعود، ابی بن کعب، زید بن ثابت و… که اینها خودشان مصحف­هایی هم داشتند که در بحث­های گذشته به آنها اشاره کردیم، طبقه دوم کسانی بودند مثل: عبد الله بن عباس، ابوالأسود دوئلی و… ، طبقات دیگر را هم تا طبقه هشتم با ذکر اسامی مشخص کرده­اند، این اختلاف قراءات که تعداد آن هفت، ده و چهارده قرائت نقل شده وجود داشته یعنی علی­رغم اینکه قرآن­ها یکسان شد باز این اختلاف قراءات وجود داشت که در رسم الخط عثمانی نیز به این اختلاف قراءات اشاره شده بود، در اوائل قرن چهارم هجری ابوبکر بن مجاهد(۳۲۴ ـ ۲۴۵) که شیخ القرّاء بغداد بود قرائت­ها را در هفت قرائت محصور کرد و فقط این هفت قرائت به رسمیت شناخته شد، البته بعد از آن سه قرائت دیگر اضافه شد و برای مرتبه سوم هم چهار قرائت دیگر اضافه شد که به چهارده قرائت رسید اما قرائت­های رسمی به همین قراءات سبع و قاریان این قراءات هم به عنوان قرّاء سبع شناخته شدند.

تعریف قرائت:

قرائت عبارت است از تلاوت قرآن به گونه­ای که از نص وحی حکایت بکند و مبتنی بر اجتهاد یکی از قرّاء مشهور باشد و بر پایه اصول مضبوطی که در علم قرائت وجود دارد استوار باشد.

چند ویژگی در تعریف قرائت وجود دارد:

اولاً: قرائت نوعی تلاوت و خواندن است.

ثانیاً: تلاوتی است که از نص وحی حکایت می­کند نه اینکه عین نص باشد یعنی عقیده ما این است که آنچه الآن به عنوان قرآن معروف است در واقع حاکی از نص قرآن است چون با این اختلافاتی که در قراءات وجود دارد نص قرآن در اختیار ما نیست و نمی­دانیم که کدام یک از این قراءات نص قرآن می­باشد.

ثالثاً: تلاوتی است که مبتنی است بر آنچه که یکی از قرّاء معروف گفته­اند.

رابعاً: آنچه را قرّاء گفته­اند بدون ملاک نبوده بلکه بر پایه اصول مشخص و مضبوطی بیان شده است.

با اینکه ما مدعی هستیم که در زمان پیامبر جمع زیادی کاتب وحی بوده­اند و اهتمام زیادی به حفظ و تعلیم قرآن بوده تا جائیکه آیات قرآن را بر روی کتیبه­ها و الواح و چیزهای دیگر می­نوشتند ولی باز اختلاف در قرائت پدید آمد. کتابت قرآن در زمان خود پیامبر شروع شده و به طور جدی­تر بعد از پیامبر گسترش پیدا کرده ولی در دوره عثمان مصحف­ها یکسان سازی شد حال سؤال این است اگر آنچه که نازل شده یک قرائت دارد پس این اختلاف قراءات از کجا پیدا شده؟ نمونه­های اختلاف قراءات زیاد هستند که به یک نمونه اشاره می­کنیم مثلاً آیه شریفه: «مَن یرتَدِد منکم عن دینه» [۱] در بعضی از قراءات به این نحو هم خوانده شده:«مَن یرتَدَّ منکم عن دینه» [۲] که در مصحف مدینه و شام «یرتَدِد» خوانده­اند و در بعضی از مصاحف دیگر «یرتدَّ» آمده است که نمونه­های از این قبیل زیاد است سؤال این است که چه چیزی باعث شد این اختلاف­ها پیش بیاید؟

آنچه که مسلم است این است که قاریان معروف قرآن همان قرآنی را که بر پیامبر نازل شده نقل کرده­اند اما به دلائلی این اختلافات پیش آمد که در ذیل به آنها اشاره می­کنیم.

دلائل اختلاف قراءات:

الف ) یکی از آن دلائل، اختلاف خود مصاحف است که در بحث ادوار تدوین قرآن اشاره کردیم که کار اختلاف مسلمین درباره مصاحف اشخاصی که مصاحف به نام آنها شهرت یافته بود به جایی رسیده بود که در هر جمعی کار آنها به اختلاف و نزاع کشیده می­شد و این باعث شده بود که صف­های مسلمین از همدیگر جدا شود و نزاع بین آنها شدید شود پس یکی از وجوه اختلاف مصاحف مسئله اختلاف در قراءات بود که این اختلاف قراءات حتی بعد از یکسان سازی مصاحف هم از بین نرفت، البته اصل ترتیب آیات و سُوَر در همه قرآن­ها یکسان است اما بخشی از اختلافاتی که در آیات وجود دارد بر اساس اختلافی است که بین مصاحف وجود داشت که کمیته­ی یکسان سازی مصاحف هم وقتی که قرآن را یکسان می­کرد به این جهات اشاره می­کرد.

ب ) دومین عامل این بود که خط به معنایی که بیان­گر کامل قرائت باشد هنوز مرسوم نبود. در جلسات گذشته اشاره کردیم که حتی خطوط نقطه نداشتند و خط در مرحله ابتدایی بود که نه اعراب داشت و نه نقطه و بعداً که قرآن بهسازی شد خط و نقطه به آن اضافه شد و اشاره کردیم که از چه زمانی نقطه گذاری، اعراب گذاری، بهسازی و زیبا سازی قرآن شروع شد و به مرور گسترش یافت تا اینکه در قرن سوم و چهارم به اوج خودش رسید ولی اوائل، قرآن­هایی که وجود داشت نه نقطه داشت و نه اعراب داشت و نه حرکاتی که مبیّن قرائت صحیح باشد لذا هم آن اختلافاتی که در مصاحف وجود داشت و هم نبود علائمی مثل نقطه و اعراب و ابتدایی بودن خطوط باعث شد که اختلاف قراءات بوجود بیاید.

البته اصل قرآن یک چیز بیشتر نیست چنانکه در روایتی از امام صادق(ع) آمده: «اِنَّ القرآنَ واحدٌ نَزَلَ مِن عِند واحد و لکنَّ الإختلاف یجیءُ مِن قِبَل الرُّواه» قرآن یکی است و از ناحیه­ی خدای واحد و یکتا نازل شده اما اختلاف از جانب روات پیدا شده یعنی اختلاف از ناحیه کسانی است که قرآن را نقل کرده­اند که این مطلب تا حدودی طبیعی می­باشد چون نحوه گویش­ها و لهجه­هایی که در قرائت قرآن داشتند گاهی کلمات را تغییر می­داد و گاهی خود تلفظ کردن کلمات باعث می­شد که این اختلافات پیش بیاید در حالی که اصل معنا معلوم بود، پس خود گویش­ها و لهجه­های مختلف در اختلاف قراءات مؤثر بوده است مثلاً نمونه­هایی نقل شده که این قرائت بر اساس این گویش و لهجه است و این قرائت بر اساس گویش و لهجه دیگر عربی است، در زمان یکسان سازی قرآن گاهی اختلافاتی که پیش می­آمد به کمیته­ی تدوین قرآن سفارش می­شد که قرآن را بر اساس لهجه قریش تدوین کنند یعنی با اینکه همه عرب بودند ولی همه از یک منطقه نبودند و گویش­ها و لهجه­ها با هم فرق می­کرد و خود این تعلق به مناطق مختلف باعث می­شد که نقل­ها متفاوت باشند و باعث بروز اختلاف شوند، پس اینکه امام صادق(ع) می­فرمایند: اختلاف قرآن از ناحیه روات می­باشد به این معنا نیست که روات عمداً در قرائت قرآن اختلاف ایجاد کرده باشند و روات به صورت دل­بخواهی قرآن را قرائت کرده باشند بلکه منظور این است که این اختلاف قراءات تحت عوامل خاصی مثل اختلاف در لهجه و گویش­ها بوده و یا اینکه در موقع جمع آوری قرآن استناد به شهادت دیگران کرده بودند زیرا اینطور نبوده که کسی در تمام صحنه­های نزول آیات همراه پیامبر بوده و آیات را از خود پیامبر مستقیماً شنیده باشد و نوشته باشد و معمولاً کسی که هنگام نزول آیه­ای همراه پیامبر نبود بعداً از دیگران سؤال می­کرد و آن آیه را می­نوشت و یا از روی لوح و نوشته دیگران می­نوشت و فقط مصحف امیرالمؤمنین(ع) هست که مطابق با نص وحی است چنانکه خود حضرت می­فرماید: تمام آنچه را که من به عنوان آیات قرآن نوشته­ام به املاء خود پیامبر بوده و بخاطر همین است که می­گوییم آن مصحفی که امیرالمؤمنین(ع) نوشته اند تنها مصحفی است که منطبق با نص وحی است و هیچ کدام از مشکلاتی که در مصاحف دیگر وجود دارد در آن مصحف وجود ندارد.

خلاصه: پس ما در مجموع می­گوییم که قرآن واحد است و اختلاف قراءاتی که در قرآن وجود دارد در مرحله اول از ناحیه­ی خود روات بوده که تحت تأثیر عواملی مثل لهجه و گویش روات و یا استناد به شهادت دیگران بوده است و در مراحل بعدی نبود نقطه و اعراب و سایر علائمی که مبین قرائت صحیح بودند باعث این اختلاف قراءات شد.

بحث جلسه آینده:

آیا قراءات مختلف حجیت دارند یا نه؟ آیا این قراءت سبع تواتر دارند یا نه؟ آیا پیامبر این قراءات مختلف را امضاء کرده­اند یا نه؟ تکلیف ما نسبت به قراءات مختلف چیست و کدام یک از این قراءات برای ما اعتبار دارد و حجت است؟ پاسخ این سؤالات بحثی است که در جلسه آینده به آن اشاره خواهیم کرد. «والحمد لله رب العالمین»


[۱] . بقره / ۲۱۷.

[۲] . مائده / ۵۴.