جلسه بيستم-قرّاء سبعه

دانلود-جلسه بيستم-PDF

جلسه بيستم
قرّاء سبعه
۱۵/۱۲/۱۳۸۹

خلاصه جلسه گذشته:

بحث ما در قراءات سبع بود که به علل اختلاف قراءات اشاره کردیم و گفتیم اختلاف قراءاتی که در قرآن وجود دارد در مرحله اول از ناحیه­ی خود روات بوده که تحت تأثیر عواملی مثل لهجه و گویش روات و یا استناد به شهادت دیگران بوده است و در مراحل بعدی نبود نقطه و اعراب و سایر علائمی که مبیّن قرائت صحیح بودند باعث این اختلاف قراءات شد.

قرّاء سبعه:

قراء سبعه کسانی هستند که ابن مجاهد قرائت آن­ها را از بین همه قراءات گزینش کرده است. این هفت قاری که قرائت آن­ها به عنوان قرائت­های رسمی قرآن شناخته شده عبارتند از:

۱) ابن عامر(م.۱۱۸ه.ق)، قاری شام بوده و دو نفر از او قرائت کرده­اند: هشام بن عمار(م.۲۴۵ه.ق) و ابن زکوان(م.۲۴۲ه.ق)، جالب این است که هیچ کدام از این دو راوی ابن عامر را درک نکرده­اند اما به عنوان راویان قرائت او شناخته شده­اند.

۲) ابن کثیر(م.۱۲۰ه.ق)، قاری مکه بوده و دو راوی قرائت او را روایت کرده­اند که آنها هم ابن کثیر را درک نکرده­اند که عبارتند از: بزی(م.۲۵۰.ق) و قنبل(م.۲۹۵ه.ق).

۳) عاصم(م.۱۲۸.ه.ق)، قاری کوفه بوده و از کسانی بود که اظهار تشیع می­کرد ـ در بین قراء سبعه چهار نفرند که اظهار تشیع می­کردند و یکی هم احتمالاً شیعه بوده ـ قرائت عاصم به روایت حفص بن سلیمان همین قرائتی است که امروزه در بین مسلمین رواج دارد، دو نفر قرائت عاصم را روایت کرده­اند و عاصم را هم درک کرده بودند که عبارتند از: حفص بن سلیمان(م.۱۸۰ه.ق) و شعبه ابوبکر بن عیاش(م.۱۹۳ه.ق).

۴) ابوعمر(م.۱۵۴ه.ق)، قاری بصره بوده و از کسانی بوده که اظهار تشیع می­کرده و دو راوی قرائت او را روایت کرده­اند که این دو نفر هم ابو عمر را درک نکرده­اند که عبارتند از: حفص بن عمر(م.۲۴۶ه.ق) و صوفی صالح بن زیاد(م.۲۶۱ه.ق).

۵) حمزه(م.۱۵۶ه.ق)، قاری کوفه بوده و اظهار تشیع می­کرده، دو نفر قرائت او را روایت کرده­اند: خلف بن هاشم(م.۲۲۹ه.ق) و ابن خالد(م.۲۲۰ه.ق).

۶) نافع(م.۱۶۹ه.ق)، قاری مدینه بوده و از آنجایی که ایرانی بوده احتمالاً شیعه بوده و دو نفر قرائت او را روایت کرد­ه­اند: عیسی بن مینا(م.۲۲۰ه.ق) و عثمان بن سعید(م.۱۹۷ه.ق).

۷) کسائی(م.۱۸۹ه.ق)، قاری کوفه بوده و اظهار تشیع می­کرده و دو نفر قرائت او را روایت کرده­اند: لیث بن خالد(م.۲۴۰ه.ق) و حفص بن عمر(م.۲۴۶ه.ق)، حفص بن عمر هم راوی قرائت ابو عمر بوده و هم راوی قرائت کسائی.

متأخرین به این هفت نفر سه نفر دیگر اضافه کرده­اند که عبارتند از:

خلف(م.۲۲۹ه.ق) که قاری بغداد بوده است.

یعقوب(م.۲۰۵ه.ق) که قاری بصره بوده است.

ابوجعفر(م.۱۳۰ه.ق) که قاری مدینه بوده است.

چهار قاری دیگر هم بودند که قرائت­های شاذ داشتند و قرائت­های آن­ها مورد قبول عامه مردم بوده اما خلاف مشهور قرائت کرده­اند که عبارتند از:

حسن بصری(م.۱۱۰ه.ق).

ابن مُحَیصَن(م.۱۲۳ه.ق)، قاری مکه بوده است.

یزیدی(م.۲۰۲ه.ق)، قاری بصره بوده است.

اَعمش(م.۱۴۸ه.ق).

حجیت قراءات سبع:

بحثی که در اینجا باید به آن اشاره کنیم بحث از حجیت قراءات سبع است، درباره حجیت قراءات سبع دو وجه می­توان ذکر کرد: یکی بحث حدیث احرف سبعه است و دیگری بحث تواتر قراءات است.

وجه اول: حدیث احرف سبعه

اما حدیث احرف سبعه، حدیثی است که هم از طرق شیعه و هم از طرق سنی نقل شده که:«نزل القرآن علی سبعه احرف» یعنی قرآن بر هفت حرف نازل شده، کسانی که به این حدیث تمسک کرده­اند خواسته­اند بگویند: احرف جمع حرف به معنای قرائت است یعنی قرآن به هفت قرائت نازل شده است. بعضی از اهل شیعه و اهل تسنن در مورد این حدیث ادعای تواتر کرده­اند، پس ما دو بحث داریم یکی اینکه تواتر این حدیث را هم از طرق شیعه و هم ازطرق اهل سنت بررسی بکنیم که آیا این حدیث تواتر دارد یا نه؟ و دیگر اینکه معنای این حدیث چیست آیا حرف به معنای قرائت است یا نه؟ معانی مختلف را برای حرف گفته­اند و اقوال مختلفی نقل شده که یکی از آن اقوال این است که حرف به معنای لهجه است که این اقوال باید ذکر و بررسی شود که کدام صحیح می­باشد.

اینطور نیست که این حدیث مثل داستان غدیر در یک واقعه بیان شده باشد بلکه این حدیث در مناسبت­ها و وقایع مختلف بیان شده که هم در طرق شیعه و هم اهل سنت چندین مناسبت را برای این حدیث نقل می­کنند که در جلسه آینده به آن­ها اشاره خواهیم کرد.

بحث جلسه آینده: بررسی حدیث احرف سبع بحث جلسه آینده خواهد بود.

«والحمد لله رب العالمین»