جلسه دوازدهم-راههای توثیق عام- اصحاب اجماع

دانلود-جلسه دوازدهم-PDF

جلسه دوازدهم
راههای توثیق عام- اصحاب اجماع
19/۰۹/۱۳۹۱

خلاصه جلسه گذشته:

بحث در مفاد عبارت اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم بود، عرض کردیم در این عبارت احتمالاتی وجود دارد، بنا بر یک احتمال که مختار محدث نوری بود مفاد این عبارت این است که این جماعت که ۱۸ نفرند هم خودشان ثقه‏اند و هم کسانی که به عنوان مشایخ آنها محسوب می‏شوند، چه با واسطه و چه بی واسطه لذا این عبارت دلالت بر توثیق این جماعت و اشخاص بعد از آنها تا امام معصوم (ع) می‏کند، دلیل اول بر این مدعا در جلسه گذشته ذکر و مورد بررسی قرار گرفت که محصل این دلیل این بود که احراز صحت احادیث از طریق قرائن خارجیه عادتاً محال است پس تنها راه این است که ما صحت احادیث را مستند به قرائن داخلیه بدانیم؛ یعنی وثاقت این گروه و کسانی که این گروه از آنها روایت نقل کرده‏اند، به این دلیل چند اشکال وارد شد و نتیجه این شد که این دلیل وافی به مقصود نیست.

دلیل دوم:

دلیل دوم بر اینکه اصحاب اجماع و مشایخ آنها ثقه‏اند استناد به عبارتی از مرحوم شیخ طوسی در عدة الاصول است، شیخ طوسی می‏گوید: اگر دو راوی، یکی به نحو مسند و دیگری به نحو مرسل روایتی را نقل کنند باید به حال راوی روایت مرسله نظر شود، اگر راوی از کسانی باشد که لایرسل الا عن ثقة در این صورت هیچ یک از خبر مسند و مرسل بر دیگری ترجیح ندارد که لازمه این عبارت این است که اگر راوی روایت مرسل از کسانی نباشد که لایرسل الا عن ثقة در این صورت مسند بر مرسل ترجیح دارد، شیخ در ادامه می‏فرماید: «و لأجل ذلک سوّت الطائفه بین ما یرویه محمد بن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و احمد بن محمد بن ابی نصر و غیرهم من الثقات الذین عرفوا بأنهم لایروون و لایرسلون الا ممن یوثق به و بین ما أسنده غیرهم» [۱] می‏گوید: به همین جهت اصحاب بین آنچه که محمد بن ابی عمیر و صفوان بین یحیی و احمد بن محمد بن ابی نصر و غیر آنها از کسانی که ثقه‏اند و بین آنچه که دیگران به عنوان مسند نقل کرده‏اند فرقی نمی‏گذارند لذا به مرسله این جماعت هم عمل می‏کنند. حاجی نوری بعد از نقل این عبارت می‏فرماید [۲] : کسی که اهل انصاف و دقت در این عبارت باشد شک ندارد که منظور از «الثقات الذین عرفوا بأنهم لایروون و لایرسلون الا ممن یوثق به» اصحاب اجماع می‏باشند؛ چون در بین همه ثقات هیچ گروهی معروف به این صفت که لایروون و لایرسلون الا عن ثقة، غیر از اصحاب اجماع نیستند، حاجی نوری می‏گوید شیخ طوسی در این عبارت تصریح می‏کند که در بین روات، گروهی هستند که به این فضیلت شهرت دارند و غیر از اصحاب اجماع هیچ کس با آنها در این جهت مشترک نیست لذا می‏گوید: اگر کسی بگوید شیخ طوسی ادعای اجماع دارد بر اینکه فقط سه نفر مذکور در عبارت ایشان این خصوصیت را دارند اشتباه کرده؛ چون شیخ طوسی این سه نفر را به عنوان مثال ذکر کرده است. پس از عبارت شیخ طوسی در عدّه هم معلوم می‏شود که اصحاب اجماع، خصوصیتشان این است که لایروون و لایرسلون الا عن ثقة؛ یعنی خودشان ثقه‏اند و روات بعد از ایشان تا امام معصوم (ع) هم ثقه‏اند و خود این عبارت دلالت می‏کند بر اینکه منظور از اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم، اجمعت الاصحاب علی أنّهم لایروون و لایرسلون الا عن ثقة می‏باشد و این همان مطلوب ماست. [۳]

بررسی دلیل دوم:

به نظر می‏رسد ما در درجه اول باید به خود این عبارت توجه کنیم، فهم دیگران از عبارت می‏تواند مؤید باشد اما به عنوان دلیل نمی‏تواند مورد استناد قرار گیرد. عبارت شیخ طوسی گر چه مشعر به این معنی است که طائفه بین مسندات دیگران و مرسلات اصحاب اجماع فرق نمی‏گذارند و شاید حتی بالاتر از اشعار هم باشد اما مسئله این است که ما در واقع داریم عبارت کسانی را که این جمله را تأسیس کرده‏اند و معروف و مشهور شده بررسی می‏کنیم و می‏خواهیم ببینیم مراد از ما یصح عنهم چیست؟ در عبارت کشی عبارت به این نحو آمده که: اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم و تعبیر اجمعت العصابة علی انّهم لایروون و لایرسلون الا عن ثقة نیامده است، بنابراین بر فرض که عبارت شیخ طوسی دلالت بر مدعا داشته باشد ولی ما نمی‏توانیم بگوییم این همان مطلبی است که کشی گفته است. بنابراین دلیل دوم مرحوم حاجی نوری هم دلیل محکمی نیست.

نتیجه بحث:

حال باید ببینیم از بین احتمالات چهارگانه درباره عبارت اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم، کدام یک حق است؟

احتمال اول این بود که منظور از ما یصح عنهم حکایات و روایات اصحاب اجماع است؛ یعنی منظور این است که آن جماعت را در روایات و حکایاتشان تصدیق کنیم و بگوییم این افراد باید در آنچه حکایت می‏کنند تصدیق شوند؛ یعنی بگوییم انهم صادقون فی حکایاتهم که در این صورت به دلالت مطابقی تصدیق اصحاب اجماع و به دلالت التزامی وثاقت این جماعت ثابت می‏شود.

احتمال دوم این بود که منظور از ما یصح عنهم تصدیق خود مرویات و نفس حدیث است که از معصوم (ع) صادر شده لکن تصدیق خود مروی ممکن است مستند به قرائن داخلی و خارجی باشد که اگر این باشد باز توثیق افراد بعد از این جماعت ثابت نمی‏شود‏.

احتمال سوم هم برگشت به معنای اول می‏کرد.

احتمال چهارم هم که مختار حاجی نوری بود این بود که این عبارت دلالت می‏کند بر اینکه صحت احادیث فقط مستند به وثاقت خود جماعت و کسانی است که بعد از آنها تا امام معصوم (ع) وجود دارند؛ یعنی منظور از اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم در واقع اجمعت العصابة علی أنّهم ثقة و لایروون و لایرسلون الا عن ثقة می‏باشد.

نظر مختار:

ما باشیم و عبارت اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم بدون لحاظ فهم دیگران، متبادر و متفاهم از این عبارت این است که اصحاب اجماع در حکایات و روایاتشان باید مورد تصدیق قرار گیرند. با توجه به اینکه ما باید راوی را در آنچه که می‏گوید، تصدیق کنیم وقتی به سلسله سند روایات رجوع می‏کنیم گاهی دیده می‏شود که عباراتی مثل أخبرنی فلان یا حدّثنی فلان در سند روایات آمده که این عبارات ظهور در این دارد که راوی باید در حکایت کردن و روایت کردنش تصدیق شود پس متبادر از تعبیراتی مثل اخبرنی، ما اخبرهُ هذا الشخص می‏باشد که اخبار بی‏واسطه آنها می‏باشد. خود کشی در مورد سه طبقه از بزرگان این عبارت را بکار برده؛ در مورد طبقه اول می‏گوید: اجمعت العصابة علی تصدیقهم که لازمه تصدیق، وثاقت است که منظور این است که راوی را در روایت و حکایتش تصدیق کن و این عبارت دلالت نمی‏کند بر اینکه مضمون آن چیزی را هم که راوی می‏گوید مورد تصدیق قرار بگیرد، بله اگر تصدیق آن جماعت، هم نسبت به اخبار بی‏واسطه و هم اخبار باواسطه بود؛ یعنی این عبارت بر تصدیق جماعت حتی در اخبار باواسطه هم دلالت می‏کرد در این صورت می‏توانستیم بگوییم به دلالت التزامی وثاقت همه این اشخاص اعم از خودشان و کسانی که بعد از آنها هستند تا امام معصوم (ع) ثابت می‏شود اما وقتی می‏گوید اخبرنی أو حدّثنی منظور این است که اجمعت العصابة علی انه صادقٌ فی حکایته و اعتقاده لذا نتیجه این است که منظور از اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم این است که اصحاب، اجماع دارند بر اینکه این جماعت در آنچه که نقل می‏کنند مورد تصدیق قرار می‏گیرند و منظور تصدیق نسبت به حکایت کردن و روایت کردنشان است نه تصدیق نسبت به متن روایات و نفس احادیث تا نتیجه گرفته شود آنچه این جماعت نقل می‏کنند از معصوم (ع) صادر شده؛ به خاطر وثاقت افرادی است که در سند روایت وجود دارند. این احتمال، مختار فیض کاشانی بود و بزرگان دیگری از جمله امام (ره) [۴] هم از این عبارت جز این برداشت نکرده‏اند لذا اینکه گفته شود منظور از عبارت اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنهم، لایروون و لایرسلون الا عن ثقة، می‏باشد صحیح نیست.

نتیجه اینکه ما باید مشایخ این جماعت و کسانی که بعد از آنها تا امام معصوم (ع) در سلسله سند روایات قرار دارند را از حیث وثاقت و عدم وثاقت مورد بررسی قرار دهیم.

«والحمد لله رب العالمین»


[۱] . عدة الاصول، ص۳۸۶.

[۲] . مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۵۸.

[۳] . مستدرک الوسائل، ج۳، ص ۷۵۸.

[۴] . کتاب الطهارة، ج۱، ص۱۸۶ و ۱۸۷.