اجتهاد و تقلید

جلسه پنجاه و یکم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور)

جلسه ۵۱ – PDF جلسه پنجاه و یکم معنای عدالت– ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۱۰/۰۹              خلاصه جلسه گذشته بحث در فقرات صحیحه ابن ابی یعفور بود. تا اینجا تقریب استدلال به این روایت مبنی بر اینکه عدالت عبارت است از یک ملکه نفسانیه، بیان شد؛ اشکالاتی متوجه اجزاء و مقدمات این استدلال بود که آنها هم مورد بررسی قرار گرفت. بعضی از بخش­های این روایت برای تکمیل استدلال و تتمیم فائده لازم است که مورد بحث قرار بگیرد. در قسمت­های مختلف این روایت نکاتی است که به روشن شدن ابعاد مختلف این روایت کمک می­کند و استدلال به این روایت را قوی­تر می­کند. نکته یک نکته­ای که در ذیل جمله­ی «و

جلسه پنجاه – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور)

جلسه ۵۰ – PDF جلسه پنجاه معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۱۰/۰۶              خلاصه جلسه گذشته بحث در صحیحه عبدالله ابن ابی یعفور بود؛ عرض شد در این روایت سائل از حقیقت و مفهوم عدالت سؤال می­کند امام (ع) هم در پاسخ مفهوم و ماهیت و حقیقت عدالت را تبیین می­کنند؛ اگر فرمودند «أن تعرفوه بالستر و العفاف و کف البطن» این در واقع بیان حقیقت عدالت است نه اینکه طریق برای تشخیص معنای عدالت باشد. عرض کردیم این جمله اشاره به ملکه بودن عدالت دارد چون ستر و عفاف و کف از اوصاف نفسانیه هستند. جمله دوم «و یعرف بإجتناب الکبائر» هم از آنجا که به افعال و اعمال

جلسه چهل و نهم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور)

جلسه ۴۹ – PDF جلسه چهل و نهم معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۱۰/۰۵              خلاصه جلسه گذشته عرض شد در مورد جمله «و یعرف بإجتناب الکبائر» چند احتمال وجود دارد؛ بحث در بررسی احتمالاتی است که در این جمله توسط بزرگان و اعلام مطرح شده؛ احتمالی که مرحوم محقق خویی ذکر کردند، مورد بررسی قرار گرفت. یک احتمال هم توسط بعضی از کسانی که قائلند عدالت عبارت است از مجرد ترک المعاصی یا ترک الکبائر، مطرح شده؛ طبق نظر آنها سؤال در روایت، سؤال از طریق تشخیص عدالت است نه سؤال از معنی و مفهوم عدالت، لذا ستر و عفاف و کف نفس بیان برای طریق تشخیص عدالت است

جلسه چهل و هشتم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور)

جلسه ۴۸ – PDF جلسه چهل و هشتم معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۱۰/۰۴              خلاصه جلسه گذشته عرض شد که در صحیحه عبدالله ابن ابی یعفور سؤال راوی از حقیقت و مفهوم و ماهیت عدالت است؛ قرائن این ادعا هم ذکر شد جوابی هم که امام داده­اند درواقع بیان مفهوم عدالت است یعنی ستر و عفاف و کفّ اینها عبارت از خود عدالت و مبیِّن و معرف ماهیت و مفهوم عدالت هستند نه اینکه طریق و کاشف از عدالت باشند. جمله­ی بعدی یعنی «یعرف باجتناب الکبائر» در واقع ممکن است که مثل یک مانعی در برابر این ادعا مطرح شود کما اینکه بعضی به استناد این جمله گفته­اند که

جلسه چهل و هفتم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور)

جلسه ۴۷ – PDF جلسه چهل و هفتم معنای عدالت– ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۱۰/۰۳              خلاصه جلسه گذشته بحث در مطالب و نکاتی است که در صحیحه عبدالله ابن ابی یعفور وجود دارد؛ تا اینجا ما درباره یک فقره از روایت بحث کردیم و آن اینکه سؤال در این روایت درباره مفهوم و حقیقت و ماهیت عدالت است آنگاه با ضمیمه کردن آن به این فقره از روایت که اموری که به عنوان معنای عدالت ذکر شده از صفات نفسانیه است، نتیجه گرفتیم پس عدالت به معنای ملکه نفسانیه است یعنی مطلب اول در واقع اثبات این جهت بود که در روایت، عدالت به معنای ملکه نفسانیه دانسته شده و خود

جلسه چهل و ششم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور)

جلسه ۴۶ – PDF جلسه چهل و ششم معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۱۰/۰۲              خلاصه جلسه گذشته بحث در صحیحة عبدالله بن ابی یعفور بود؛ در مورد این صحیحة چند مطلب وجود دارد که ما این مطالب را به مرور إن شاء الله بیان خواهیم کرد. مطلب اول در مورد سؤال راوی می­باشد که اساساً آیا راوی در این سؤال از حقیقت و ماهیت عدالت سؤال می­کند یا از طریق تشخیص عدالت؛ معلوم شد با توجه به قرائن پنج گانه آنچه که راوی در پی آن است کشف حقیقت عدالت و سؤال از مفهوم و ماهیت عدالت است. اشکال دوم در این رابطه اشکالاتی مطرح است که ما برای

جلسه چهل و پنجم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور)

جلسه ۴۵ – PDF جلسه چهل و پنجم معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحه ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۰۹/۲۹              خلاصه جلسه گذشته بحث در استدلال به صحیحة عبدالله بن ابی یعفور بود؛ عرض شد که بعضی به این روایت استدلال کرده­اند که عدالت عبارت است از ملکه نفسانیه لکن غیر از این مطلب مباحثی راجع به خود این روایت مطرح است و باید در مورد فقرات مختلف این روایت بحث شود تا به نتیجه­ی نهایی برسیم. قرائن مقدمه اول بحث در مورد سؤالی بود که راوی از امام (ع) می­پرسد «بِمَ تُعْرَفُ عَدَالَةُ الرَّجُل بین المسلمین» این سؤال به حسب ظاهر سؤال از طریق شناخت عدالت است چون می­گوید به چه چیزی عدالت شناخته

جلسه چهل و چهارم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم

جلسه ۴۴ – PDF جلسه چهل و چهارم معنای عدالت – ادله مسلک چهارم ۱۳۹۱/۰۹/۲۸              بحث در صحیحة عبدالله ابن ابی یعفور بود؛ در مورد این روایت دو بحث وجود دارد: یک بحث سندی و یک بحث دلالی: بحث سندی در مورد سند این روایت بحث است که آیا این روایت صحیحة می­باشد یا خیر؟ بعضی آن را صحیح دانسته و بعضی هم آن را ضعیف می­دانند: قول اول: ضعف روایت آنهایی که سند روایت را ضعیف می­دانند معتقدند این ضعف هم در طریق شیخ صدوق و هم در طریق شیخ طوسی وجود دارد: وجه ضعف طریق شیخ صدوق: این ضعف به خاطر وجود احمد بن محمد بن یحیی العطار است می­گویند این شخص

جلسه چهل و سوم – معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحة ابن ابی یعفور)

جلسه ۴۳ – PDF جلسه چهل و سوم معنای عدالت – ادله مسلک چهارم (صحیحة ابن ابی یعفور) ۱۳۹۱/۰۹/۲۷              خلاصه جلسه گذشته چهار دلیل بر مسلک چهارم سابقاً ذکر شد و معلوم شد که از آن چهار دلیل سه دلیل وافی به مقصود نیست و نمی­تواند اثبات کند حقیقت عدالت یک ملکه نفسانی است که موجب فعل واجب و ترک حرام می­شود؛ دلیل چهارم توانست مدعای ما را ثابت کند. دلیل پنجم بر مسلک چهارم یعنی ملکه بودن عدالت صحیحة عبدالله بن ابی یعفور است. دلیل پنجم: روایت عبدالله بن ابی یعفور روایت عبدالله بن ابی یعفور از دو طریق نقل شده یکی طریق شیخ صدوق که در من لایحضره الفقیه آمده و یکی

جلسه چهل و دوم – معنای عدالت – مسلک چهارم (ملکه نفسانیه)

جلسه ۴۲ – PDF جلسه چهل و دوم معنای عدالت – مسلک چهارم (ملکه نفسانیه) ۱۳۹۱/۰۹/۲۶              خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل چهارم مسلک چهارم یعنی حقیقت عدالت عبارت از ملکه است، بود؛ دلیل چهارم این بود که، مستفاد از روایات و نصوص این است که اوصاف و عناوینی که در موضوع عدالت اخذ شده­اند همگی از افعال نفسیه یا صفات نفسانی هستند مثل عفیف، ساتر، صائن، خیر، کفّ نفس و امثال اینها و اگر کسی صرفاً استقامت عملی داشته باشد بدون اینکه این حالت و کیفیت نفسانی در او رسوخ کرده باشد، به این اوصاف متصف نمی­شود پس این روایات در این ظهور دارد که در موضوع عدالت اوصافی اخذ شده که دلالت