خارج اصول

خارج اصول – جلسه چهل و نهم-مقتضای اطلاق در دوران واجب بین نفسی و غیری … بررسی یک اشکال و پاسخ آن

جلسه ۴۹ – PDF جلسه چهل و نهم مقتضای اطلاق در دوران واجب بین نفسی و غیری … بررسی یک اشکال و پاسخ آن ۱۳۹۴/۱۰/۲۶ خلاصه جلسه گذشته مطابق نظر مشهور و محقق خراسانی در دوران امر بین واجب نفسی و غیری، تعیینی و تخییری، عینی و کفایی، مقتضای اطلاق، واجب نفسی، تعیینی و عینی می باشد. اشکالی که نسبت به مقتضای اطلاق در این مقام و دو مقام دیگر مطرح شد این است که اگر ما واجب نفسی را واجب مطلق بدانیم و واجب غیری را واجب مقید بدانیم و از اطلاق نفسیت را نتیجه بگیریم؛ اتحاد بین قسم و مقسم لازم می آید. یعنی قسم عین مقسم بشود در حالی که چنین چیزی معقول نیست. زیرا قسم همیشه

خارج اصول – جلسه چهل و هشتم-مقتضای اطلاق در دوران واجب بین نفسی و غیری … بررسی یک اشکال و پاسخ آن

جلسه ۴۸ – PDF جلسه چهل و هشتم مقتضای اطلاق در دوران واجب بین نفسی و غیری … بررسی یک اشکال و پاسخ آن ۱۳۹۴/۱۰/۲۳ خلاصه جلسه گذشته حث در مقتضای اطلاق لفظی در دوران واجب بین نفسیت و غیریت، تعینیت و تخییریت، عینیت و کفائیت بود. محقق خراسانی  فرمودند: به طور کلی مقتضای اطلاق این است که در موارد شک، واجب را حمل بر نفسی و تعیینی و عینی کنیم. محقق خویی هم همین مطلب را با یک اضافه فرمودند. ایشان گفتند: ما هر تفسیری برای واجب تخییری و هر تعریفی برای واجب کفایی ارائه کنیم، نتیجه یکسان است. یعنی در هر صورت مقتضای اطلاق لفظی این است که واجب نفسی، تعیینی و عینی باشد. اشکال بر مقتضای اطلاق

خارج اصول – جلسه چهل و هفتم-کلام محقق خویی در دوران واجب بین عینی و کفایی

جلسه ۴۷ – PDF جلسه چهل و هفتم کلام محقق خویی در دوران واجب بین عینی و کفایی ۱۳۹۴/۱۰/۲۲ خلاصه جلسه گذشته در بحث از دوران واجب بین تعیینی و تخییری و دوران واجب بین عینی و کفایی محقق خویی با اشاره به مبانی مختلف پیرامون حقیقت وجوب تخییری و حقیقت وجوب کفایی فرمودند: مقتضای اطلاق لفظی تعینیّت واجب و عینیت واجب است. کلام محقق خویی در دوران واجب بین عینی و کفایی کلام ایشان را در دوران واجب بین تعیینی و تخییری عرض کردیم. اما در دوران واجب بین عینی و کفایی نیز ایشان با اشاره به چهار مبنا پیرامون حقیقت واجب کفایی می فرماید:  مقتضای اطلاق این است که در دوران واجب بین کفایی و عینی واجب را،

خارج اصول – جلسه چهل و ششم-مقتضای اطلاق در دوران امر بین واجب نفسی و غیری، تعیین و تخییری، عینی و کفایی

جلسه ۴۶ – PDF جلسه چهل و ششم مقتضای اطلاق در دوران امر بین واجب نفسی و غیری، تعیین و تخییری، عینی و کفایی ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ خلاصه جلسه گذشته بحث در مقتضای اطلاق در دوران بین نفسیت و غیریت و نیز دوران بین تعیینیت و تخییریت و نیز دوران بین عینیت و کفائیت بود. یعنی موضوع بحث ما این است که مقتضای اطلاق لفظی در واجبی که شک کنیم وجوبش به نحو نفسی است یا غیری چیست؟ مقتضای اطلاق لفظی در شک در واجب که تعیینی است یا تخییری چیست؟ اگر شک کنیم واجبی عینی است یا کفایی ادله لفظیه چه اقتضایی دارند؟ بحث از مقتضای اصل عملی را در مباحث اصول عملیه بررسی می کنیم لذا دیگر متعرض آن نمی

خارج اصول – جلسه چهل و پنجم-تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار مباشرت

جلسه ۴۵ – PDF جلسه چهل و پنجم تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار مباشرت ۱۳۹۴/۱۰/۲۰  مقام سوم : مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار عدم تحقق واجب در ضمن فرد محرم آخرین مقام از مقامات سه گانه شک در تعبدیت و توصلیت، این است که اگر تکلیف در ضمن فرد محرّم اتیان شود آیا مبرء ذمه می باشد یا خیر و آیا امری که متوجه مکلف شده است، ساقط می شود یا خیر؟ همانطور که در معانی دیگر در موارد شک در تعبدی و توصلی، مقتضای اصل لفظی و عملی بررسی شد( طبق مبنای مشهور، تعبدی به معنای واجبی که به قصد قربت نیاز دارد و توصلی به معنای واجبی

خارج اصول – جلسه چهل و چهارم-تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار اراده و اختیار

جلسه ۴۴ – PDF جلسه چهل و چهارم تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار اراده و اختیار ۱۳۹۴/۱۰/۱۹  خلاصه گذشته در مورد مقتضای اصل لفظی در شک در اعتبار اختیار در صدور فعل از مکلف و عدم اعتبار آن بیان شد که محقق نایینی معتقد است مقتضای اطلاق، اعتبار اختیار است. یعنی اطلاق صیغه امر یا مشابه آن اقتضا می کند که در سقوط تکلیف، صدور فعل عن اختیارٍ شرطیت دارد. لذا اگر فعلی عن غیر ارادةٍ و اختیارٍ صادر شد مسقط تکلیف نیست. همچنین ایشان معتقدند که مقتضای استصحاب بقاء تکلیف، در صورتی که فعل عن غیر ارادةٍ و اختیارٍ صادر شده باشد، عدم سقوط تکلیف است. نظر محقق خویی نظرمحقق نایینی این

خارج اصول – جلسه چهل و سوم-تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار اراده و اختیار

جلسه ۴۳ – PDF جلسه چهل و سوم تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار اراده و اختیار ۱۳۹۴/۱۰/۱۶ خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم به نظر محقق نایینی در شک در اعتبار اختیار و اراده در فعل مکلف، مقتضای اصل عملی و اصل لفظی این است که اراده و اختیار در سقوط تکلیف معتبر است. یعنی اگر در واجبی شک کنیم که آیا صدور عن ارادةٍ و اختیارٍ مقصود است و فقط باید از روی اختیار از مکلف صادر شود تا تکلیف ساقط شود یا اینکه مقصود شارع، تحقق این تکلیف در خارج است. اعم از اینکه مکلف آن را از روی اراده و اختیار بیاورد، یا عن کراهةٍ و از مکلف صادر شود، چون

خارج اصول – جلسه چهل و دوم-تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار اراده و اختیار

جلسه ۴۲ – PDF جلسه چهل و دوم تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار اراده و اختیار ۱۳۹۴/۱۰/۱۵ بیان شد که در مقام اول بحث، در موارد شک در اعتبار مباشرت یا عدم اعتبار مباشرت، مقتضای اصل لفظی و اصل عملی اتیان فعل واجب توسط خود مکلف است و اتیان فعل توسط غیر مسقط تکلیف نیست. مقام دوم: شک در اعتبار اراده و اختیار در این مقام، شک در این است که آیا در اتیان واجب قید اراده و اختیار لازم است یا آن که چه واجب عن ارادةٍ و اختیارٍ صادر شود و چه عن غیر ارادةٍ و غیر اختیارٍ اتیان شود، مسقط تکلیف است؟ پس مورد بحث و محل بحث شک در

خارج اصول – جلسه چهل و یکم-تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار مباشرت

جلسه ۴۱ – PDF جلسه چهل و یکم تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی و عملی در شک در اعتبار مباشرت ۱۳۹۴/۱۰/۱۴ خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم مقتضای اصل لفظی در موارد شک در اعتبار مباشرت مکلف، یا عدم اعتبار مباشرت مکلف، انجام تکلیف مباشرتاً است و چنانچه غیر مکلف آن را اتیان کند از عهده مکلف ساقط نمی شود. مقتضای اصل عملی هم طبق نظر بعضی از جمله محقق نایینی اعتبار مباشرت است. یعنی اگر ما شک کنیم تکلیف بالمباشره باید انجام شود یا مباشرت لازم نیست مقتضای اصل عملی اعتبار مباشرت است و اگر تکلیف توسط غیر اتیان شود این مبرء ذمه نیست. بررسی کلام محقق نایینی محقق عراقی سه اشکال به محقق نایینی وارد کرده اند اشکال

خارج اصول – جلسه چهل-تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی بر طبق معانی غیر مشهور

جلسه ۴۰ – PDF جلسه چهل تعبدی و توصلی_ مقتضای اصل لفظی بر طبق معانی غیر مشهور ۱۳۹۴/۱۰/۱۲ خلاصه مباحث گذشته بحث در مقتضای اصول لفظیه و اصول عملیه در شک در تعبدیت و توصلیت واجب به پایان رسید. آنچه تا به حال مورد بحث قرار گرفت بر اساس معنای تعبدی و توصلی طبق نظر مشهور بود. هر چه تا کنون مورد بحث قرار گرفت در واقع طبق این معنا بود که تعبدی واجبی است که نیازمند قصد قربت است به معنای قصد امتثال امر و توصلی یعنی واجبی که نیازمند به قصد قربت یا قصد امتثال امر نیست. به تعبیر دیگر تعبدی یعنی آن واجبی که «لا یسقط الامر به الا بالاتیان به بقصد القربه» واجبی که امرش جز