سایر دروس

جلسه ششم-نبوی بودن الفاظ قرآن تاریخ

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم نبوی بودن الفاظ قرآن تاریخ ۱۳۸۹/۰۸/۳۰   خلاصه جلسه گذشته در بحث از قول به غیر وحیانی بودن الفاظ قرآن، عرض شد که ادله ای بر این قول ارائه شده است، تقریر امروزی این قول (آنچه بر پیامبر نازل شده فقط معانی بوده و الفاظ توسط خود پیامبر ایجاد شده و قالبی شده برای معانی و مفاهیمی که بر قلب پیامبر نازل شده است ( این است که می­گویند: وحی، یک حقیقت بی صورت است ووقتی وارد قوه خیال مدرک جزئیات پیامبر می­شود، خیال او، این حقیقت بی صورت را صورت می­دهد و آن را در قالب الفاظ می­ریزد و برای مردم بیان می­کند، شاهدش هم این است که بعضی از الفاظ قرآن فصیح­تر

جلسه پنجم-وحیانی بودن الفاظ قرآن

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم وحیانی بودن الفاظ قرآن ۱۳۸۹/۰۸/۱۸   خلاصه جلسه گذشته بحث ما در وحیانی بودن الفاظ قرآن­کریم و ادلة قائلین به این قول بود، در دلیل اول بیان شد درآیات قرآنی تصریح شده به اینکه قرآن سخن خداست ونسبت دادن سخن به خدا در فرضی صحیح است که جملات وکلمات از خدا باشد وگرنه در صورتی که الفاظ از غیر خدا باشد صحیح نیست که گفته شود قرآن سخن خداست. آیاتی که به این مسئله مربوط می­شد بیان شد. دلیل دوم آیاتی­ است که تصریح می­کند به اینکه قرآن به زبان عربی نازل شده­است از جمله: «انّا جعلناه قرآناً عربیاً لعلکم تعقلون» [۱] . اینکه خداوند می­فرماید: ما قرآن را عربی قرار دادیم، عربی بودن

جلسه چهارم-وحیانی بودن الفاظ قرآن تاریخ

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم وحیانی بودن الفاظ قرآن تاریخ ۱۳۸۹/۰۸/۱۱   خلاصه جلسه گذشته بحث در وحیانی بودن الفاظ و معانی قرآن بود. محل نزاع و بحث را مشخص کردیم. در اینکه محتوای قرآن از سوی خداوند بر پیامبر نازل شده، تقریباً تردیدی نیست. آنچه محل بحث واقع شده این است که آیا الفاظ قرآن هم مثل معنی و محتوی از طرف خدا وحی شده است یا خیر؟ دیدگاه غالب مسلمین از ابتدا تا به امروز بر وحیانی بودن الفاظ قرآن تعلق گرفته است و به حدی این دیدگاه غلبه دارد که تقریباً به یک امر ضروری بین مسلمین تبدیل شده است. اما مع ذلک از همان ایام هم کسانی بودند که منکر وحیانی بودن الفاظ شده­اند و

جلسه سوم-وحیانی بودن الفاظ قرآن تاریخ

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم وحیانی بودن الفاظ قرآن تاریخ ۱۳۸۹/۰۸/۰۹   خلاصه جلسه گذشته همانطور که معلوم شد علوم قرآنی را به دو بخش می­توان تقسیم کرد، یک بخش آنهایی که مدخلیت و تأثیر در تفسیر ندارند و به عبارت دیگر از علومی نیستند که مفسر به آنها نیاز داشته باشد. اما بخش دیگر از علوم قرآنی مدخلیت در تفسیر دارند یعنی مفسر به این علوم در تفسیر نیاز دارد. بحث ما مربوط به بخش دوم است یعنی در محدوده­ای از علوم قرآنی بحث می­کنیم که مفسر به آن علوم در تفسیر نیاز دارد. البته در اینکه مفسر به چه علومی نیاز دارد بحث­هایی واقع شده و اینطور نیست که مفسر فقط به بعضی از علوم قرآنی نیاز

جلسه دوم-گذری کوتاه بر تاریخ تدوین کتب علوم قرآن

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم گذری کوتاه بر تاریخ تدوین کتب علوم قرآن ۱۳۸۹/۰۸/۰۴   خلاصه جلسه گذشته در جلسه گذشته منظور ذکر فضل قرآن نسبت به همه کتب و همه کلمات بود. روایاتی را بیان کردیم اما اجمال بحث ما این بود که ما در این جلسات بحثی به عنوان مقدمه­ی تفسیر یا مدخل التفسیر و آشنایی با مقدمات تفسیر خواهیم داشت. در مورد نسبت آن با علوم قرآنی عرض کردیم که به یک معنی و از منظری که مورد نظر ما است نسبت عموم و خصوص مطلق است، گرچه در بعضی از کلمات به گونه­ای علوم قرآنی تبیین و تفسیر شده است که می­تواند مساوی با مقدمات تفسیر هم باشد. یعنی علوم قرآنی در واقع بخش بیرونی

جلسه اول-تنقیح موضوع بحث

جلسه ۱ – PDF جلسه اول تنقیح موضوع بحث ۱۳۸۹/۰۸/۰۲   مقدمه در این درس بنا گذاشتیم بحثی را به عنوان آشنایی با مقدمات تفسیر داشته باشیم. مقدمات تفسیر که به عنوان مدخل التفسیر هم نام برده می­شود علوم و یا موضوعات علمی است که به نوعی به قرآن مربوط می­شود. یعنی فهم قرآن و شناخت قرآن با دانستن این امور مرتبط است. علت انتخاب این بحث هم این است که برای ابتدا و شروع در امر تفسیر لازم است با این مقدمات آشنا شد. آنچه به عنوان مقدمه تفسیر از آن سخن می­گوییم اموری هستند که به فهم معانی و مطالب قرآن کمک می­کنند و حتی کتاب هم به این نام وجود دارد، مرحوم آقای فاضل یک کتابی دارند

جلسه سي و سوم-اشکال بر دلیل دوم و بررسی آن

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سي و سوم اشکال بر دلیل دوم و بررسی آن ۱۳۹۰/۰۳/۰۲   خلاصه جلسه گذشته نتیجه بحث ما در مورد اعتبار روایات تهذیبین تا اینجا این شد که دلیل اول قائلین به اعتبار روایات این دو کتاب از سه اشکالی که نسبت به این دلیل مطرح شده بود مصون مانده است، سه اشکال مطرح شد که هر سه اشکال پاسخ داده شد. نتیجه بحث این شد که اگر شیخ طوسی روایتی را نقل کند که ضعیف باشد تارةً در مقام رفع تعارض است که روایتی را ضعیف می­داند و آن را طرح می­کند چون بالاخره یا باید بین دو روایت جمع شود یا یکی بر دیگری ترجیح داده شود، در مقایسه دو روایت طبیعتاً یکی

جلسه سي و دوم-اشکال بر دلیل دوم و بررسی آن

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سي و دوم اشکال بر دلیل دوم و بررسی آن ۱۳۹۰/۰۲/۳۱   تا اینجا دو اشکال از اشکالات مربوط به دلیل اول که برای اعتبار روایات تهذیبین اقامه شده بود بیان شد. اشکال سوم دلیل دوم این بود که خود شیخ طوسی اعتراف کرده به اینکه روایات موجود در تهذیبین را از کتب معروفه و اصول مشهوره اخذ کرده و این اعتراف به معنای صحت جمیع روایات تهذیبین است، اشکال شده که در مقابل این بیان و اعتراف(بر فرض صحت آن)، خود شیخ طوسی در مواضعی از دو کتاب تهذیب و استبصار تصریح می­کند که این روایت ضعیف است، حال مسئله این است که در مواضعی خود شیخ طوسی تصریح به ضعف روایت کرده در

جلسه سي و يكم-اشکال دوم بر دلیل اول و بررسی آن

جلسه ۳۱ – PDF جلسه سي و يكم اشکال دوم بر دلیل اول و بررسی آن ۱۳۹۰/۰۲/۲۶   خلاصه جلسه گذشته عرض شد که برای اعتبار روایات تهذیبین دو دلیل اقامه شده است، بحث ما در دلیل اول بود که شیخ طوسی اعتراف کردند به اینکه روایات این دو کتاب را از اصول مورد اعتماد اخذ کرده­اند، این دلیل مورد اشکال واقع شده، اشکال اول این دلیل را در جلسه گذشته عرض کردیم و پاسخ آن را هم ذکر کردیم، نتیجه دلیل اول این شد که ما می­توانیم از مجموع کلمات شیخ طوسی استفاده بکنیم که ایشان به این مضمون اعتراف کرده­اند که روایات این دو کتاب را از کتب و اصول معروفه و مشهوره اخذ کرده­اند ولو اینکه صراحتاً

جلسه سي ام-ادله اعتبار روایات تهذیبین و بررسی آن

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سي ام ادله اعتبار روایات تهذیبین و بررسی آن ۱۳۹۰/۰۲/۲۴   اعتبار روایات تهذیبین بعد از مقدماتی که راجع به دو کتاب تهذیب و استبصار شیخ طوسی بیان شد نوبت می­رسد به بحث از اعتبار این دو کتاب و اینکه آیا روایات کتاب تهذیب الاحکام و استبصار شیخ طوسی حجیت و اعتبار دارند یا نه؟ در مورد اعتبار و حجیت همه روایات این دو کتاب مثل دو کتاب قبلی(کافی و من لایحضره الفقیه) دو قول وجود دارد: الف) قول اول این است که همه روایات تهذیبین صحیح و معتبرند. ب) قول دیگر این است که نمی­توانیم مدعی شویم همه روایات تهذیبین معتبرند. ثمره این اختلاف هم همانطوری که کراراً بیان شد در لزوم و عدم