قواعد فقهیه

جلسه سی و هفتم – تنبیهات (بررسی اشکالات نظر مختار- تنبیه چهارم)

جلسه ۳۷ – PDF  جلسه سی و هفتم تنبیهات (بررسی اشکالات نظر مختار- تنبیه چهارم) ۱۳۹۳/۰۲/۰۶ خلاصه جلسه گذشته اصل بحث ما پیرامون اشکالاتی بود که در تنبیه سوم مطرح شده بود، در تنبیه سوم بحث در این بود که حکم قاعده الزام یک حكم واقعی ثانوی است، عرض کردیم اشکالاتی متوجه این نظریه شده، تا اینجا چهار اشکال مطرح شد که از سه اشکال پاسخ داده شد، اشکال چهارم را طرح کردیم اما بررسی این اشکال باقی ماند. اشکال چهارم اشکال چهارم این بود که اگر حکم مستفاد از قاعده الزام یک حکم واقعی باشد لازمه اش این است که ما بتوانیم در تمام مواردی که حکمی حرام است و چیزی به عنوان یک امر محرم معرفی شده آن

جلسه سی و ششم – تنبیهات (تنبیه سوم- بررسی اشکالات نظر مختار)

جلسه ۳۶ – PDF  جلسه سی و ششم تنبیهات (تنبیه سوم- بررسی اشکالات نظر مختار) ۱۳۹۳/۰۲/۰۲ خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم حکم مستفاد از قاعده الزام در موارد قاعده الزام یک حکم واقعی است و این حکم واقعی، یک حکم واقعی ثانوی هم می باشد، نه می تواند حکم اولی باشد و نه می تواند حکم ظاهری باشد. اینجا چند اشکال نسبت به اینکه این حکم را حکم واقعی بدانیم مطرح است، که باید پاسخ داده شود. اشکالات نظر مختار اصل اختلاف بین این گروه و گروه دیگر در این است که عده ای معتقدند این حکم واقعی است، یعنی مثلا در موردی که قاعده الزام در مورد مخالف نسبت به طلاق او جاری می شود این طلاق صحيحا واقع

جلسه سی و پنجم – تنبیهات (تنبیه سوم)

جلسه ۳۵ – PDF  جلسه سی و پنجم تنبیهات (تنبیه سوم) ۱۳۹۳/۰۱/۳۰ خلاصه جلسه گذشته بحثی که در جلسه گذشته داشتیم و به پایان نرسید این بود که آیا حکم مستفاد از قاعده الزام حکم واقعی است یا حکم ظاهری؟ در مورد واقعی دو احتمال وجود دارد: یا حکم واقعی اولی یا حکم واقعی ثانوی، حکم واقعی اولی هم از قبیل احکام اولیه ای است که در طول احکام اولیه دیگر قرار می گیرد، مثل تیمم نسبت به وضو، که یک حکم اولی است که در طول حکم اولی دیگر واقع شده، به طور کلی در اینجا دو نظریه وجود دارد یک نظر این است که در موارد قاعده الزام یک حكم واقعی وجود دارد، اما در مقابل بعضی قائلند

جلسه سی و چهارم – تنبیهات (تنبیه دوم و سوم)

جلسه ۳۴ – PDF  جلسه سی و چهارم تنبیهات (تنبیه دوم و سوم) ۱۳۹۳/۰۱/۲۶ عرض کردیم نکاتی را تنبیها باید یادآوری کنیم، در جلسه گذشته یک مطلب را ذکر کردیم. تنبيه دوم قاعده الزام ابتدائا جاری نمی شود، یعنی عمل به قاعده الزام ابتدائا جریان پیدا نمی کند، (توجه به این نکته شاید بسیاری از سؤالات و شبهات را برطرف کند) منظور از عمل به قاعده الزام، ابتدائا، این است که ما خودمان موردش را فراهم کنیم، یعنی مثل اینکه یک شیعه که بیع نبیذ را حرام می داند، بخواهد به واسطه قاعده الزام بگوید من می توانم نبیذ را به آنها بفروشم، چون آنها حلال می دانند و من آنها را ملزم می کنم به آنچه که آنها به

جلسه سی و سوم – چند نکته

جلسه ۳۳ – PDF  جلسه سی و سوم چند نکته ۱۳۹۳/۰۱/۱۹ جمع بندی مباحث گذشته به طور خلاصه مجموع مطالبی که تا اینجا گفته شده این است که ما هفت دلیل بر قاعده الزام بیان کردیم، از کتاب، سنت، اجماع، عقل، سیره عقلاء، قاعده اقرار و سیره متشرعه؛ به تفصیل در مورد دلالت این ادله سخن گفتیم، فی الجمله این ادله، قاعده الزام را ثابت می کند؛ دو دلیلی را هم که بر رد قاعده الزام ذکر شده، مورد بررسی قرار دادیم و معلوم شد این دو دلیل نمی توانند قاعده الزام را نفی کنند. پس اجمالاً قاعده الزام با ادله مذکور ثابت می شود، البته بعضی از این ادله رأساً مورد اشکال قرار گرفت و بعضی از جهت دامنه

جلسه سی و دوم – ادله رد قاعده الزام

جلسه ۳۲ – PDF  جلسه سی و دوم ادله رد قاعده الزام ۱۳۹۲/۱۲/۲۰ از ادله رد قاعده الزام آیاتی که مربوت به نسخ شرایع سابقه بود مورد بحث قرار گرفت و معلوم شد دلالت بر نفی قاعده الزام نمی کند. دلیل دوم بر رد قاعده الزام: روایات به بعضی روایات استدلال شده بر نفی قاعده الزام از جمله صحیحه معروف ابی ولّاد، که در کتاب مکاسب هم آمده که روایت نسبتاً طولانی هم می باشد؛ در این روایت ابی ولاد می گوید: من یک بقلی را کرایه کردم تا قصر ابن هبیره بروم و برگردم، اجرتی را هم برای این مسیر قرار دادیم، لکن وقتی به نزدیکی پل کوفه رسیدم، باخبر شدم که شخص بدهکار از آنجا به طرف نیل

جلسه سی و یکم – مستند قاعده الزام: دلیل هفتم: سیره متشرعه و ادله رد قاعده الزام

جلسه ۳۱ – PDF  جلسه سی و یکم مستند قاعده الزام: دلیل هفتم: سیره متشرعه و ادله رد قاعده الزام ۱۳۹۲/۱۲/۱۷ خلاصه جلسه گذشته تا اینجا ادله قاعده الزام از آیات، روایات و سیره عقلاء و قاعده اقرار را بررسی کردیم، نتیجه این شد که در بین این ادله دلیلی که قابل اعتماد است و می توان به آن اتکاء کرد روایات است؛ هم از حیث اصل قاعده و هم از حیث دامنه و گستردگی، بهترین دلیل روایات بود. از آیات هم، یکی دو آیه آن هم به نحو اجمالی و فی الجمله دلالت بر بخشی از قاعده الزام دارد. سیره عقلاء هم فی الجمله می تواند قاعده الزام را اثبات کند. اما سائر ادله نمی تواند برای اثبات قاعده

جلسه سی ام – مستند قاعده الزام: دلیل پنجم و ششم: سیره عقلاء و قاعده اقرار

جلسه ۳۰ – PDF  جلسه سی ام مستند قاعده الزام: دلیل پنجم و ششم: سیره عقلاء و قاعده اقرار ۱۳۹۲/۱۲/۱۳ خلاصه دلیل پنجم دلیل پنجم سیره عقلاء بود، اجمالاً اصل دلیل را تقریب کردیم و عرض کردیم آنچه که مسلّم است، این است که سیره عقلاء بر امضاء و انفاذ آنچه می باشد که بین پیروان دیگر ادیان و مذاهب جریان دارد. این قدر متیقن از سیره عقلاء است، در مورد این دلیل  چیزی که مهم است دامنه و وسعت آن است، از حیث جهاتی که قبلاً در روایات بعضاً مورد رسیدگی قرار می گرفت گفتیم این مسئله جای بحث دارد، یعنی از حیث صغروی باید ببینیم سیره عقلاء بر این است یا نه؟ آیا ما می توانیم احراز کنیم

جلسه بیست و نهم – مستند قاعده الزام: دلیل پنجم: سیره عقلاء

جلسه ۲۹ – PDF  جلسه بیست و نهم مستند قاعده الزام: دلیل پنجم: سیره عقلاء ۱۳۹۲/۱۲/۰۶ دلیل پنجم: سیره عقلاء دلیل پنجم بر قاعده الزام سیره عقلاء است، سیره عقلاء برای اینکه بتواند به عنوان دلیل مورد استناد قرار گیرد باید دو مسئله در آن ثابت شود. یکی صغرای دلیل است که اصل آن سیره باید ثابت شود و یکی هم امضاء سیره عقلائیه توسط شارع می باشد، یا حداقل اگر هم امضا نمی شود ردع و منعی از آن صورت نگرفته باشد، این دو مطلب در هر سیره عقلائیه ای که می خواهد مستند یک امری واقع شود باید احراز شود. سیره متشرعه هم به عنوان یک دلیل می تواند مورد توجه قرار گیرد به شرط اینکه احراز شود

جلسه بیست و هشتم – مستند قاعده الزام: دلیل سوم: دلیل عقلی

جلسه ۲۸ – PDF  جلسه بیست و هشتم مستند قاعده الزام: دلیل سوم: دلیل عقلی ۱۳۹۲/۱۲/۰۳ خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قاعده الزام بود، تا اینجا سه دلیل را ذکر کردیم، دلیل اول، آیات قرآن و دلیل دوم، روایات و دلیل سوم اجماع بود، از سه دلیل فوق دلیلی که قابل قبول و اعتماد است دلیل دوم می باشد. دلیل چهارم: دلیل عقلی دلیل عقلی از چند مقدمه تشکیل شده که این مقدمات و تقریب استدلال به این مقدمات را بیان خواهیم کرد بعد باید بررسی کنیم که این مقدمات آیا قابل پذیرش است یا نه. مقدمه اول اینکه انسان فطرتاً آزاد آفریده شده و تحمیل را نمی پذیرد لذا در انتخاب عقیده آزاد است، البته ابزار انتخاب صحیح،