خارج فقه

جلسه صد و دوم – مسئله یازدهم – بررسی شمول مؤونۀ نسبت به ضمان جنایت و تلف

جلسه ۱۰۲ – PDF جلسه صد و دوم مسئله یازدهم- بررسی شمول مؤونۀ نسبت به ضمان جنایت و تلف ۱۳۹۵/۰۲/۲۰         خلاصه جلسه گذشته در مورد ارش جنایت و غرامت اموالی که عمداً یا سهواً اتلاف شده، بحث بود که آیا این موارد از جمله مؤونۀ مستثناۀ هستند یا خیر؟ یعنی آیا ادله استثناء شامل چنین مواردی می‌شود یا خیر؟ عرض کردیم اقوالی دراین رابطه وجود دارد، قول اول این بود که این موارد در زمره مؤونۀ مستثناۀ هستند. قول دوم تفصیلی بود که در مسئله داده شده است؛ این قول را هم بیان کردیم. محصل این قول این بود که در مواردی که جنایت صورت می‌گیرد، شارع عقوبتهای مالی قرار داده و این عقوبت‌های مالی جزء

جلسه صد و یکم – مسئله یازدهم – بررسی شمول مؤونۀ نسبت به ضمان جنایت و تلف

جلسه ۱۰۱ – PDF جلسه صد و یکم مسئله یازدهم- بررسی شمول مؤونۀ نسبت به ضمان جنایت و تلف ۱۳۹۵/۰۲/۱۹         نکته در مورد عبارت تحریر در مورد عبارت «بل الاحوط مراعات الوسط من المؤونۀ المناسبة لمثله»؛ در جلسه گذشته سوالی را مطرح کردیم که این اضراب به کجای عبارت قبل برمی‎گردد؟ عبارت امام(ره) در تحریر این بود «نعم يعتبر فيما ذكر الاقتصار على اللائق بحاله دون ما يعدّ سفها و سرفا»، بعد از اینکه اصل مؤونۀ را تفسیر کردند، بعد فرمودند: این مؤونۀ باید مطابق با شأن او باشد، منتهی در ادامه فرمود: «دون ما یعد سفها و سرفا» به حد سفاهت و اسراف نرسد، همانطور که عرض کردیم این دال بر آن است که مطابقت

جلسه صد – مسئله یازدهم – مطلب دوم : مطابقت مؤونه با شأن (قول سوم)

جلسه ۱۰۰ – PDF جلسه صد مسئله یازدهم- مطلب دوم: مطابقت مؤونه با شأن (قول سوم) ۱۳۹۵/۰۲/۱۸         خلاصه جلسه گذشته در بحث از اینکه مؤونه باید مطابق با شأن شخص باشد، عرض کردیم که سه قول وجود دارد؛ یک قول این بود که شرط است در آنچه که در معاش خود و عیالش صرف می‎شود، بیش از مقدار متعارف نباشد، اعم از اینکه در امور دنیوی باشد یا در امور اخروی؛ قول دوم اعتبار این شرط در امور دنیوی دون الاخروی بود، اشکالات این قول هم بیان شد. قول سوم قول سوم تفصیل دیگری است که مرحوم شیخ از مناهل نقل کرده و آن هم تفصیل بین چیزهایی که شرعاً یا عادتاً لازم و ضروری هستند

جلسه نود و نهم – مسئله یازدهم – مطلب دوم : مطابقت مؤونه با شأن (قول دوم)

جلسه ۹۹ – PDF جلسه نود و نهم مسئله یازدهم- مطلب دوم: مطابقت مؤونه با شأن (قول دوم) ۱۳۹۵/۰۲/۱۳         بحث در اقوال مربوط به اعتبار قید مطابقت مؤونه با شأن بود. عرض کردیم سه قول در این رابطه وجود دارد؛ قول اول که قول به اعتبار این شرط مطلقا بود، ذکر شد و سه دلیل برای آن بیان گردید. قول دوم: اعتبار این شرط در خصوص امور دنیوی قول دوم، اعتبار این شرط در خصوص امور دنیوی است. عرض کردیم مرحوم آقای خویی می‎فرماید اینکه گفته شده مؤونه باید مطابق شأن باشد و الا استثناء نمی‎شود، این مربوط به هزینه‎های زندگی و معاش شخص است یعنی آنچه که برای خودش و عیالش هزینه می‎کند باید مطابق

جلسه نود و هشتم – مسئله یازدهم – مطلب دوم : مطابقت مؤونه با شأن

جلسه ۹۸ – PDF جلسه نود و هشتم مسئله یازدهم- مطلب دوم: مطابقت مؤونه با شأن ۱۳۹۵/۰۲/۱۲         در مسئله یازدهم گفتیم سه مطلب مورد بحث قرار می‌گیرد؛ مطلب اول در مورد معنای مؤونۀ می‌باشد که دو قول در این مورد ذکر شد و نتیجه بحث معلوم شد. مطلب دوم: مطابقت مؤونة با شأن در بخش دوم امام (ره) می‎فرماید: «نعم، یعتبر فیما ذکر الاقتصار علی اللائق بحاله دون ما یعدّ سفها و سرفا، فلو زاد علی ذلک لا یحسب منها، بل الأحوط مراعاة الوسط من المؤونة المناسبة لمثله لا صرف غیر اللائق بحاله و غیر المتعارف من مثله بل لا یخلو لزومها من قوة نعم، التوسعة المتعارف من مثله من المؤونة». مطلب دوم این است که

جلسه نود و هفتم – مسئله یازدهم – مطلب اول: معنای مؤونه

جلسه ۹۷ – PDF جلسه نود و هفتم مسئله یازدهم- مطلب اول: معنای مؤونه ۱۳۹۵/۰۲/۱۱         مسئله یازدهم «المراد بالمؤونۀ ما ينفقه على نفسه و عياله الواجبي النفقة و غيرهم، و منها ما يصرفه في زياراته و صدقاته و جوائزه و هداياه و ضيافاته و مصانعاته و الحقوق اللازمة عليه بنذر أو كفارة و نحو ذلك، و ما يحتاج إليه من دابة أو جارية أو عبد أو دار أو فرش أو أثاث أو كتب، بل ما يحتاج اليه لتزويج أولاده و اختتانهم و لموت عياله و غير ذلك مما يعدّ من احتياجاته العرفية». در مسئله یازدهم که متضمن سه بخش است (و ما الان بخش اول آن را خواندیم،) ابتدا درباره معنای مؤونۀ شخص سخن می‌گویند. در

جلسه نود و ششم – مسئله دهم – مبدأ سنة – اقوال شش‎گانه – بررسی قول ششم

جلسه ۹۶ – PDF جلسه نود و ششم مسئله دهم- مبدأ سنة- اقوال شش‎گانه- بررسی قول ششم ۱۳۹۵/۰۲/۰۸         بررسی قول ششم قول ششم درباره مبدأ سنة مؤونه به تفصیل بیان شد. اما به نظر می‎رسد این قول هم تمام نیست؛ ما در دو موضع با این قائل اختلافی نداریم ولی در یک موضع به نظر ایشان اشکال داریم: موضع اول اما موضع اول که گفته‎اند بنابر تعیّن طریقه انحلالیه و ملاحظه هر ربحی مستقلاً، مبدأ سنة عبارت از ظهور ربح یا حصول ربح است مطلقا و این یا به دلیل تعیّن این زمان بنابر طریقه انحلالی است و یا به جهت صدق عنوان مؤونه سنویه بر آنچه که بعد از هر ربحی حاصل می‎شود (چنانچه ظاهر

جلسه نود و پنجم – مسئله دهم – مبدأ سنة – اقوال شش‎گانه – قول ششم

جلسه ۹۵ – PDF جلسه نود و پنجم مسئله دهم- مبدأ سنة- اقوال شش‎گانه- قول ششم ۱۳۹۵/۰۲/۰۷         خلاصه جلسه گذشته تتمه‎ای از قول ششم باقی مانده که آن را عرض کرده و سپس این قول را مورد بررسی قرار می‎دهیم؛ عرض کردیم بر اساس قول ششم بین طریقه مجموعی و طریقه انحلالی ارباح در مقایسه با مؤونه‎ها تفاوت وجود دارد؛ در طریقه انحلالی که هر ربحی مستقلاً ملاحظه می‎شود و مؤونه‎های مرتبط با آن از آن ربح در مدت یکسال کسر می‎شود مبدء سنة عبارت از زمان حصول ربح است مطلقا. ایشان دو تقریب برای این ادعا ذکر کرده‎اند: یکی اینکه این زمان با توجه به لزوم لحاظ استقلالی ارباح تعیّن دارد و زمان دیگری قابل

جلسه نود و چهارم – مسئله دهم – مبدأ سنة – اقوال شش‎گانه – قول ششم

جلسه ۹۴ – PDF جلسه نود و چهارم مسئله دهم- مبدأ سنة- اقوال شش‎گانه- قول ششم ۱۳۹۵/۰۲/۰۶         قول ششم درباره مبدأ سنۀ مؤونه، قولی مطرح است که بعضی از بزرگان به آن ملتزم شده‎اند. طبق این قول مسئله مبتنی شده بر آنچه که مرحوم سید در مسئله پنجاه و ششم و امام(ره) در مسئله دوازدهم متعرض شده‎اند؛ در گذشته هم اشاره کردیم که یک مسئله‎ای محل بحث است و آن اینکه آیا در استثناء مؤونه ما مجموع ارباح و فوائد را در مقابل مجموع مؤونه‎ها محاسبه می‌کنیم و سپس مؤونه‎های یک سال را از مجموع این ارباح کم می‌کنیم یا اینکه هر ربحی را مستقلاً و جداگانه در نظر می‌گیریم و مؤونه مربوط به آن را

جلسه نود و سوم – مسئله دهم – مبدأ سنة – اقوال شش‎گانه – قول پنجم

جلسه ۹۳ – PDF جلسه نود و سوم مسئله دهم – مبدأ سنة – اقوال شش‎گانه – قول پنجم ۱۳۹۵/۰۲/۰۵         قول پنجم قول پنجم این است که مبدأ سنة امری نیست که در شرع حدّی برای آن تعیین شده باشد و ما نباید در ادله شرعیه به دنبال مبدأ سنة باشیم که زمان احتساب سود یا مؤونة در مجموع چه زمانی است، بلکه این امری است که به عرف برمی‎گردد یعنی باید ببینیم مردم به طور کلی در کارهایشان چه زمانی را به عنوان مبدأ قرار می‎دهند و همان را ما مبدأ سنة مؤونة قرار دهیم. به عبارت دیگر مسئله زمان اعم از روز، هفته، ماه، امور تکوینی هستند. سنة هم مانند یوم و اسبوع و