خارج اصول

جلسه نهم-مسلک اول:ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم مسلک اول:ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی ۱۳۹۱/۰۷/۱۰   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در باب ارتباط بین لفظ و معنی دو مسلک اصلی وجود دارد؛ مسلک اول ارتباط بین لفظ و معنی را یک ارتباط واقعی و علقه ذاتی می­داند که به انحاء مختلف تفسیر شده است که ما تا اینجا چهار احتمال و تفسیر را ذکر کردیم، از بین این چهار احتمال سه احتمال اساساً معقول نبود یعنی ثبوتاً هم امکان نداشت و فقط احتمال چهارم ثبوتاً ممکن بود که آن هم مبتلا به اشکال بود، سنخ اشکال به احتمال چهارم با احتمالات سه­گانه قبلی متفاوت بود. عرض کردیم تفسیری هم محقق اصفهانی از این مسلک دارد که ما آن را

جلسه هشتم-مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی ۱۳۹۱/۰۷/۰۹   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد ارتباط بین لفظ و معنی یک مسلک این است که این ارتباط یک ارتباط واقعی است، در مورد تفسیر این ارتباط عرض کردیم پنج احتمال وجود دارد یعنی ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنی را می­توان به پنج نحوه تفسیر کرد، ما در جلسه گذشته احتمال اول را ذکر کردیم و عرض کردیم این احتمال اساساً معقول نیست لذا بعید است که مراد قائل به ذاتی بودن دلالت لفظ بر معنی احتمال اول باشد. احتمال دوم احتمال دوم اینکه لفظ مقتضی برای نفس المعنی باشد؛ به عبارت دیگر لفظ علت ناقصه یا سبب ناقص برای واقعیت

جلسه هفتم-مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم مسلک اول: ذاتی بودن ارتباط بین لفظ و معنی ۱۳۹۱/۰۷/۰۸   خلاصه جلسه گذشته در امر اول از امور سیزده­گانه­ای که مرحوم آخوند در مقدمه کفایه ذکر کرده­اند هفت مطلب بیان شده که چهار مطلب مربوط به مطلق علوم و سه مطلب مربوط به علم اصول است. ما سه مطلب مربوط به علم اصول را بیان کردیم؛ یکی تعریف علم اصول، دیگری فرق بین مسائل اصولیه و مسائل فقهیه و سومی هم موضوع علم اصول. نکته دیگری باقی مانده که فائده علم اصول است که آن را هم به طور مختصر اشاره می­کنیم و وارد بحث از امر ثانی می­شویم. فائده علم اصول با توجه به مطالبی که در تعریف علم اصول و موضوع

جلسه ششم-نظرات و بررسی آنها

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم نظرات و بررسی آنها ۱۳۹۱/۰۷/۰۵   خلاصه جلسه گذشته آخرین نظریه در باب موضوع علم اصول در جلسه گذشته بیان شد، محصل این نظریه که مرحوم آیة الله بروجردی و امام(ره) آن را بیان کرده­اند صرف نظر از اختلافی که بین این دو بزرگوار وجود دارد این شد که موضوع علم اصول عبارت است از الحجة فی­الفقه چون حجت معنایی است که در ذهن ما معلوم است و آن ما یحتج به العبد علی المولی و ما یحتج المولی به علی العبد. در علم اصول ما به دنبال تعینات، افراد و مصادیق این حجت می­گردیم و همه بحث­هایی که در علم اصول مطرح می­شود یا به عبارت دیگر مسائل علم اصول همه درباره این

جلسه پنجم-نظرات و بررسی آنها

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم نظرات و بررسی آنها ۱۳۹۱/۰۷/۰۴   نظریه محقق بروجردی بحث ما در موضوع علم اصول بود، نظریه محقق بروجردی باقی مانده که این نظریه را هم باید مورد بررسی قرار دهیم و نهایتاً ببینیم حق در مسئله کدام است. اجمال نظر ایشان این است که موضوع علم اصول عبارت است از الحجة فی الفقه لکن برای اینکه این مطلب کاملاً معلوم شود ما نظر ایشان را در ضمن چند مطلب بیان می­کنیم که این مطالب به هم پیوسته است و در نتیجه­گیری در مسئله موضوع علم اصول دخیل است [۱] : مطلب اول مطلب اول این است که ایشان درباره موضوع هر علمی می­فرماید: موضوع هر علمی عبارت است از ما یبحث فیه عن

جلسه چهارم-نظرات و بررسی آنها

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم نظرات و بررسی آنها ۱۳۹۱/۰۷/۰۳   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم درباره موضوع علم اصول چهار نظریه اصلی وجود دارد، تا اینجا دو نظریه را مورد بررسی قرار دادیم، یکی نظریه مشهور بود که موضوع علم اصول را ادله اربعه با وصف دلیلیت می­دانند و دیگری نظریه صاحب فصول و مرحوم نراقی و مرحوم شیخ که تا حدودی به این نظریه متمایلند که موضوع علم اصول را ذوات الادلة الاربعة می­دانند. این دو نظریه مورد نقد و اشکال واقع شد. بررسی نظریه مرحوم آخوند ایشان ضمن اینکه با اشکال صاحب فصول به مشهور موافقت داشت اما راه حل صاحب فصول را نپذیرفت، توجیه شیخ هم برای نظریه صاحب فصول از دید مرحوم آخوند ناتمام

جلسه سوم-بررسی نظر صاحب فصول

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم بررسی نظر صاحب فصول ۱۳۹۱/۰۷/۰۲   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم درباره موضوع علم اصول نظریات مختلفی بیان شده، نظر اول نظر مشهور بود که مورد اشکال قرار گرفت. نظر دوم نظر صاحب فصول بود، البته مرحوم نراقی هم معتقد به این نظر هستند و می­توان گفت که مرحوم شیخ هم تا حدودی به این نظریه متمایل است و آن اینکه موضوع علم اصول ذوات الادلة الاربعة یعنی کتاب، سنت، اجماع و عقل است. عرض شد که این نظر از ناحیه مرحوم آخوند مورد اشکال واقع شده است. محصل اشکال مرحوم آخوند [۱] به صاحب فصول این شد که درست است نظر مشهور مبتلا به اشکال است و اشکال شما به مشهور وارد است

جلسه دوم-بررسی نظر مشهور

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم بررسی نظر مشهور ۱۳۹۱/۰۷/۰۱   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد موضوع علم اصول چهار نظریه اصلی وجود دارد، مشهور قائلند موضوع علم اصول ادله اربعه با وصف دلیلیّت است. یعنی کتاب، سنت، اجماع و عقل مع وصف الدلیلیة. صاحب فصول معتقد است موضوع علم اصول عبارت است از ذوات الادلة الاربعة. مرحوم آخوند موضوع علم اصول را یک کلی منطبق بر موضوعات مسائل مختلف اصول می­داند یعنی قدر مشترک بین موضوعات مسائل علم اصول که برای ما مجهول است. عرض کردیم محقق اصفهانی و محقق نائینی این قدر مشترک را مجهول نمی­دانند، محقق اصفهانی معتقد است آن قدر مشترک و جهت جامع عبارت است از حجت بر حکم شرعی لکن محقق نائینی

جلسه اول-مروری بر مباحث گذشته

جلسه ۱ – PDF جلسه اول مروری بر مباحث گذشته ۱۳۹۱/۰۶/۲۹   مروری بر مباحث گذشته امروز روز اول درس است و لازم است مختصری از آنچه که در گذشته مطرح شده را اشاره کنیم. ما عرض کردیم مرحوم آخوند در کفایه یک مقدمه و هشت مقصد و یک خاتمه دارد. خاتمه کتاب بحث اجتهاد و تقلید است، در مقدمه هم سیزده امر را بیان می­کند که امر اول مشتمل بر هفت مطلب است و امر سیزدهم هم درباره مشتق است. بعد از امر سیزدهم که درباره مشتق بحث می­کند مقصد اول از مقاصد هشت­گانه درباره اوامر است. مقصد دوم در نواهی و نهایتاً مقصد هشتم درباره اصول عملیه. امر اول از مقدمه هم مشتمل بر هفت مطلب است، از

اجتماع امر و نهی– ادله جواز – دلیل ششم – تتمه مقدمه چهارم (پاسخ به یک شبهه)

جلسه ۷۴ – PDF جلسه هفتاد و چهارم اجتماع امر و نهی– ادله جواز – دلیل ششم – تتمه مقدمه چهارم (پاسخ به یک شبهه) ۱۳۹۸/۱۱/۲۰   خلاصه جلسه گذشته بحث در مقدمه چهارم دلیل ششم بر جواز اجتماع امر و نهی بود. محصل مقدمه چهارم این شد که متعلق احکام و اوامر و نواهی طبیعت و ماهیت است نه طبیعت بوجودها الذهنی و طبیعت بوجودها الخارجی. ما هم دلیل اینکه طبیعت بوجودها الذهنی متعلق احکام و اوامر و نواهی نیست و هم دلیل اینکه طبیعت بوجودها الخارجی متعلق احکام نیست را ذکر کردیم. منتهی تتمه‎ای در مقدمه چهارم باید ذکر شود و آن پاسخ به یک سؤال، شبهه یا اشکال است. تتمه: پاسخ به یک شبهه  آنچه باعث شد