خارج اصول

جلسه پنجاه و نهم-معانی حرفیه – مسلک سوم- کلام محقق نائینی

جلسه ۵۹ – PDF جلسه پنجاه و نهم معانی حرفیه – مسلک سوم- کلام محقق نائینی ۱۳۹۱/۱۱/۰۴   خلاصه جلسه گذشته بحث درباره نظریه دوم از مسلک سوم بود، محقق نائینی فرق بین معانی اسمیه و معانی حرفیه را در ایجادی بودن معانی حرفیه و اخطاری بودن معانی اسمیه دانستند. ایشان ابتدائاً مقدمه‏ای بیان کردند که محصل آن این است که همان گونه که در خارج وجودات بر دو قسم‏اند؛ یک قسم جواهرند که محتاج موضوع و محل نیستند و یک قسم اعراض‏اند که برای تحقق محتاج موضوع و محل می‏باشند، همچنین در عالم مفاهیم هم مفاهیم بر دو دسته‏اند؛ برخی مفاهیم برای تقرر ذهنی به چیز دیگری نیاز ندارند اما برخی دیگر برای تقرر و تحقق محتاج چیز دیگری

جلسه پنجاه و هشتم-معانی حرفیه – مسلک سوم- کلام صاحب حاشیه

جلسه ۵۸ – PDF جلسه پنجاه و هشتم معانی حرفیه – مسلک سوم- کلام صاحب حاشیه ۱۳۹۱/۱۱/۰۳   نتیجه بحث تا اینجا این شد که مسلک اول و مسلک دوم در باب معانی حرفیه باطل است. مسلک اول این بود که حروف برای هیچ معنایی وضع نشده‏اند بلکه حال آنها حال علامات اعراب است. مسلک دوم هم این بود که حروف و اسماء ذاتاً و حقیقتاً یکی هستند و تنها به حسب لحاظ با هم متفاوتند که هر دو مسلک مورد مناقشه قرار گرفت و رد شد. مسلک سوم اینکه معنای حرفی و معنای اسمی متباین بالذات می‏باشند، یعنی هر یک از اسم و حرف برای یک معنی وضع شده‏اند و موضوع‏له در آنها ماهیتاً متفاوت است. کسانی که قائل

جلسه پنجاه و هفتم-معانی حرفیه – بررسی مسلک دوم (بقیه اشکالات)

جلسه ۵۷ – PDF جلسه پنجاه و هفتم معانی حرفیه – بررسی مسلک دوم (بقیه اشکالات) ۱۳۹۱/۱۱/۰۲   خلاصه جلسه گذشته بحث در مسلک دوم در باب معانی حرفیه بود، عرض کردیم مرحوم آخوند معتقد است اسماء و حروف ذاتاً و حقیقتاً متحدند و در مراحل سه‏گانه وضع، موضوع‏له و مستعمل‏فیه، هر دو یکسانند لکن فرق آنها به لحاظ آلیت و استقلالیت است. اشکالاتی به این مسلک وارد شده که ما تا اینجا دو اشکال را ذکر کردیم؛ یکی اشکال محقق اصفهانی و دوم اشکال محقق خویی بود که معلوم شد هیچ یک از این دو اشکال به مرحوم آخوند وارد نیست. اشکالات دیگری هم به نظریه مرحوم آخوند وارد است که به نظر می‏رسد قابل جواب نباشد و به

جلسه پنجاه و ششم-معانی حرفیه – بررسی مسلک دوم (اشکال دوم)

جلسه ۵۶ – PDF جلسه پنجاه و ششم معانی حرفیه – بررسی مسلک دوم (اشکال دوم) ۱۳۹۱/۱۰/۳۰   خلاصه جلسه گذشته بحث در بررسی مسلک دوم؛ یعنی مسلک مرحوم آخوند درباره معانی حرفیه بود، عرض شد مرحوم آخوند کلامشان متضمن دو بخش است، بخش اول، اشکال به مشهور بود که موضوع‏له حروف را خاص می‏دانند و بین معنای حرفی و معنای اسمی تفاوت قائل‏اند، بخش دوم، اصل مدعای ایشان است که می‏فرماید: فرقی بین معنای حرفی و معنای اسمی وجود ندارد نه در مقام وضع، نه در موضوع‏له و نه در مستعمل‏فیه و فقط فرق بین این دو مربوط به لحاظ آلیت و استقلالیت است و این لحاظ هم خارج از دائره موضوع‏له است. عرض کردیم نسبت به هر دو

جلسه پنجاه و پنجم-معانی حرفیه – بررسی مسلک دوم (اشکال اول)

جلسه ۵۵ – PDF جلسه پنجاه و پنجم معانی حرفیه – بررسی مسلک دوم (اشکال اول) ۱۳۹۱/۱۰/۰۷   خلاصه جلسه گذشته مسلک دوم؛ یعنی مسلک مرحوم آخوند درباره معنای حرفی ذکر شد. ملخّص این مسلک این است که معنای اسماء و حروف یکی است، یعنی در هر دو موضوع‏له عام یا به تعبیر دیگر کلی طبیعی است و مستعمل‏فیه هم در هر دو عام است لکن یک فرقی بین معنای حرفی و معنای اسمی وجود دارد که آن هم به لحاظ آلیت و استقلالیت مربوط می‏شود که لحاظ در معنای حرفی آلی است ولی در معنای اسمی استقلالی است؛ به عبارت دیگر فرق بین معنای اسمی و معنای حرفی در واقع مانند فرق بین جوهر و عرض است، عرض در

جلسه پنجاه و چهارم-معانی حرفیه – مسلک دوم

جلسه ۵۴ – PDF جلسه پنجاه و چهارم معانی حرفیه – مسلک دوم ۱۳۹۱/۱۰/۲۶   خلاصه جلسه گذشته بحث در مورد مسالک مختلف درباره معنای حرفی بود، مسلک اول در معنای حرفی این بود که اساساً حروف برای هیچ معنایی وضع نشده‏اند و همانند حالات اعراب می‏باشند، اشکالات این مبنا بیان شد و این نظریه کنار گذاشته شد. مسلک دوم که مختار مرحوم آخوند است این بود که معنای حروف مانند معنای اسماء، عام و مطلق است؛ یعنی وضع عام و موضوع‏له عام و مستعمل‏فیه هم عام است. کلام مرحوم آخوند دو بخش داشت؛ بخش اول در واقع ایراد اشکال به مشهور بود، ایشان نسبت به مشهور که معتقدند وضع در حروف عام و موضوع‏له خاص است اشکال کردند که

جلسه پنجاه و سوم-معانی حرفیه- مسلک دوم

جلسه ۵۳ – PDF جلسه پنجاه و سوم معانی حرفیه- مسلک دوم ۱۳۹۱/۱۰/۱۱   خلاصه جلسه گذشته عرض شد مرحوم آخوند به مشهور که وضع حروف را از قبیل وضع عام و موضوع‏له خاص می‏دانند اشکال دارند. ایشان فرمودند منظور از این خاص جزئی است و جزئیت مساوق با وجود است و وجود هم یا وجود ذهنی است و یا وجود خارجی، اگر مراد وجود خارجی باشد مبتلا به یک اشکال است که آن را در جلسه گذشته عرض کردیم. اشکالات احتمال دوم اگر منظور از خاص جزئی ذهنی باشد مبتلا به سه اشکال است، یعنی اگر فرض کنیم واضع وقتی می‏خواسته لفظ «مِن» را برای معنایی وضع کند مفهوم کلی ابتداء را تصور کرده و لفظ را برای ابتدائی

جلسه پنجاه و دوم-معانی حرفیه- مسلک دوم

جلسه ۵۲ – PDF جلسه پنجاه و دوم معانی حرفیه- مسلک دوم ۱۳۹۱/۱۰/۱۰   عرض کردیم در مورد معنای حرفی سه مسلک وجود دارد، مسلک اول این بود که اساساً حروف برای هیچ معنایی وضع نشده‏اند و همانند حرکات اعراب صرفاً علامت برای بیان یک حالت و وضعیتی در مدخولشان هستند. این مسلک مورد نقد و اشکال واقع شد. مسلک دوم مسلک دوم که مورد قبول صاحب فصول و به تبع ایشان مرحوم آخوند قرار گرفته این است که حروف هم مانند اسماء برای معانی وضع شده و هیچ فرقی با آنها ندارند، یعنی موضوع‏له در حروف عین موضوع‏له در اسماء است. این مسلک هم مانند مسلک اول به نجم الائمه (شیخ رضی) نسبت داده شده و یکی از دو

جلسه پنجاه و یکم-اقسام وضع – وقوع قسم سوم- معانی حرفیه(مسلک اول)

جلسه ۵۱ – PDF جلسه پنجاه و یکم اقسام وضع – وقوع قسم سوم- معانی حرفیه(مسلک اول) ۱۳۹۱/۱۰/۰۹   خلاصه جلسه گذشته عرض شد در مورد وقوع قسم سوم از اقسام وضع بحث شده که آیا مثال و مصداقی برای آن وجود دارد یا نه؟ مشهور وضع حروف و اسماء اشاره را از قبیل وضع عام و موضوع‏له خاص می‏دانند بنابراین لازم است هم در باب وضع حروف و هم در باب وضع اسماء اشاره و ضمائر که از آنها به مبهمات تعبیر می‏شود مستقلاً بحث کنیم. بحثی که در این دو مورد واقع شده بحثی طولانی و مبسوط است، نخست از بحث حروف شروع می‏کنیم، در این باره در دو مقام بحث می‏شود: مقام اول درباره اصل معنای حرفی

جلسه پنجاه-اقسام وضع – وقوع قسم دوم (شبهه در مورد اعلام شخصیه)

جلسه ۵۰ – PDF جلسه پنجاه اقسام وضع – وقوع قسم دوم (شبهه در مورد اعلام شخصیه) ۱۳۹۱/۱۰/۰۶   خلاصه جلسه گذشته بحث در شبهه‏ای بود که پیرامون اعلام شخصیه مطرح شده، مشهور برای وضع خاص و موضوع‏له خاص به اعلام شخصیه مثال زده‏اند لکن شبهه‏ای مطرح شد که محصل آن این است که ما نمی‏توانیم اعلام شخصیه را از قبیل وضع خاص و موضوع‏له خاص بدانیم چون منظور از موضوع‏له خاص یک معنی و مفهوم جزئی است و از آنجا که جزئیت مساوق با وجود است و وجود هم یا ذهنی است یا خارجی، پس این معنای موضوع‏له یا باید یک موجود ذهنی و متصور ذهنی باشد یا یک موجود خارجی در حالی که هیچ کدام امکان ندارد؛ چون