مشتق

خارج اصول – جلسه بیست و هفتم – ادله وضع برای اخص-مقام اول:ثبوت

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم ادله وضع برای اخص-مقام اول:ثبوت ۱۳۹۳/۰۸/۲۵   ادله وضع مشتق برای خصوص متلبس بحث در ادله‏ی قائلین به وضع مشتق للأعم و ادله‏ی وضع مشتق للأخص بود. عرض شد گروهی از بزرگان از جمله مرحوم آقای آخوند، محقق نائینی، محقق خوئی و امام خمینی رحمۀالله علیه قائل به وضع مشتق برای خصوص متلبس بالمبداء فعلی شده اند. ادله این بزرگان چند دلیل است اما در ابتدا ناچاریم قبل از ورود به بررسی ادله آن‏ها امکان وضع للاعم یا اخص را بررسی نمائیم. مقام ثبوت و اثبات به عبارت دیگر بحث در دو مقام جریان دارد. مقام اول مقام ثبوت و دیگری مقام اثبات است. مقام ثبوت به معنای بحث از امکان وضع

خارج اصول – جلسه بیست و ششم – اقوال در مسئله

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم اقوال در مسئله ۱۳۹۳/۰۸/۲۴   تا کنون بحث ما پیرامون امور مقدماتی مسئله مشتق بود. عمده‏ی مطالبی که ذکر شد برای فهم بهتر نزاع و اقوال و ادله‏ای بود که در مسئله اقامه شده، و به اختیار نمودن قول حق کمک می کند. یادآوری محل نزاع مرحوم آقای آخوند شش امر از امور مقدماتی را ذکر نموده اند. در جلسات قبل بیان شد که اساساً نزاع باب مشتق در این است که آیا هیئت مشتق برای خصوص ذات متلبس به مبداء فی الحال وضع شده یا برای اعم از ذات متلبس به مبداء فی الحال و ما انقضی عنه التلبس؟ به طور مثال آیا ضارب(هیئت اسم فاعل) برای ذاتی که بالفعل در

خارج اصول – جلسه بیست و پنجم – امر ششم: مقام دوم(اصل در مسئله فقهی)

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنجم امر ششم: مقام دوم(اصل در مسئله فقهی) ۱۳۹۳/۰۸/۲۱   خلاصه جلسه گذشته اشکال محقق خوئی به مرحوم آقای آخوند بیان شد. محصل اشکال ایشان این بود که صدور حکم چه قبل از تلبس به مبداء باشد چه بعد از تلبس، باید استصحاب جاری شود. به عبارت دیگر مرحوم آقای خوئی نسبت به جریان اصل برائت اشکالی نداشتند بلکه اشکال ایشان به این بخش کلام آقای آخوند بود که در برخی موارد به دلیل اینکه حالت سابقه وجود دارد و حکم نیز قبل از انقضاء تلبس ثابت شده باید استصحاب جاری نمائیم و آقای خوئی در مقابل فرمودند در همین موارد نیز باید اصل برائت جاری شود. دلیل اشکال مرحوم آقای خوئی این

خارج اصول – جلسه بیست و چهارم – امر ششم-مقام دوم:اصل در مسئله فقهی

جلسه ۲۴ – PDF جلسه بیست و چهارم امر ششم-مقام دوم:اصل در مسئله فقهی ۱۳۹۳/۰۸/۱۸   خلاصه جلسه گذشته عرض شد که مرحوم محقق خراسانی در مورد تاسیس اصل در مسئله فقهی فرمودند: در بعضی از موارد اصل برائت و در برخی نیز استصحاب جاری می شود. یعنی در مواردی که قبل از انقضاء تلبس حکم صادر بشود استصحاب جاری می شود اما در مواردی که صدور حکم بعد از انقضاء تلبس باشد اصل برائت جاری می شود. این محصل کلام محقق خراسانی می باشد. بررسی کلام محقق خراسانی در اینجا باید بررسی کنیم که آیا این کلام صحیح می باشد و یا خیر؟ سه اشکال به محقق خراسانی قابل ایراد است. اشکال اول در واقع این اشکال به عنوان

خارج اصول – جلسه بیست و سوم – امر ششم: مقام اول- اصل در مسئله اصولی

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم امر ششم: مقام اول- اصل در مسئله اصولی ۱۳۹۳/۰۸/۱۹   خلاصه جلسه گذشته بحث در امر ششم از امور مقدماتی مبحث مشتق بود. عرض شد که در امر ششم، پیرامون اصل در این مسئله بحث می کنیم. یعنی چنانچه به نتیجه نرسیدیم که مشتقات برای أعم وضع شده اند یا أخص، به این اصل مراجعه می نمائیم. در دو مقام بحث مذکور قابل پیگیری است. یکی در مسئله اصولی و دیگری در مسئله فقهی و فرعی می باشد. در مقام اول بیان شد، اصلی که اقتضاء وضع مشتق للأعم یا للأخص را داشته باشد وجود ندارد. چون اگرچه ممکن است اصل عدم لحاظ خصوصیت ذکر شود که نتیجه آن وضع مشتقات برای

خارج اصول – جلسه بیست و دوم – امر ششم: اصل در مسئله

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم امر ششم: اصل در مسئله ۱۳۹۳/۰۸/۱۸   امر ششم: اصل در مسئله بحث ما در امر ششم از اموری است که لازم است قبل از ورود به بحث مشتق مورد رسیدگی قرار بگیرد. و آن هم تاسیس اصل در بحث مذکور است. بحث در این بود که آیا مشتق برای خصوص متلبس بالمبداء فی الحال وضع شده یا برای اعم از متلبس و ما انقضی عنه التلبس وضع شده است؟ ما در این رابطه اموری را ذکر کردیم. یعنی بیان داشتیم که منظور از مشتق در این بحث چیست؟ منظور از کلمه حال را نیز بیان کردیم. مواردی را که داخل در محل نزاع می باشند را نیز بیان نمودیم. مشتقاتی هم

خارج اصول – جلسه بیست و یکم – امر پنجم – معنای حال – نظر امام (ره)

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم امر پنجم – معنای حال – نظر امام (ره) ۱۳۹۳/۰۷/۲۳   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد معنای «حال» که در عنوان محل بحث اخذ شده سه احتمال وجود دارد مرحوم محقق خراسانی از بین این سه احتمال این احتمال را پذیرفتند که مراد از حال، حال تلبس است لکن این محل اشکال شاگردان ایشان واقع شد به اینکه نمی‏تواند مراد حال تلبس باشد بلکه مراد حال نسبت است البته بعضی تلبس را به نحوی معنا کردند که به نوعی مشکل را حل بکنند لذا گفتند منظور فعلیت تلبس است. در هر صورت محصل نظر محقق خراسانی این شد که حال نطق منظور نیست و مقصود از کلمه «الحال» حال نسبت

خارج اصول – جلسه بیست – امر پنجم – معنای

جلسه ۲۰ – PDF جلسه بیست امر پنجم – معنای ۱۳۹۳/۰۷/۲۶   خلاصه جلسه گذشته بحث در امر خامس یعنی معنای «فی الحال» بود که در عنوان بحث اخذ شده است. گفته شد نسبت به کلمه حال سه احتمال وجود دارد. احتمال اول: منظور حال نطق باشد یعنی زمانی که متکلم می‏گوید “زید ضاربٌ”. احتمال دوم: مراد حال نسبت باشد یعنی زمانی که ضارب بر زید حمل می‏شود. به عبارت دیگر زمانی که ضرب به زید نسبت داده می‏شود. حال نسبت و نطق گاهی با یکدیگر متحد و گاهی نیز با هم متفاوت و مختلف می‏باشند. به طور مثال اگر گفته شود “زید ضارب امس”، در این مثال حال نطق الان است اما حال نسبت دیروز است. احتمال سوم: مراد

خارج اصول – جلسه نوزدهم – امر پنجم – معنای حال

جلسه ۱۹ – PDF جلسه نوزدهم امر پنجم – معنای حال ۱۳۹۳/۰۷/۲۳   جمع بندی مباحث پس از بیان امر چهارم از اموری که محقق خراسانی در کفایة الاصول فرمودند، مطلبی از مباحث گذشته باقیمانده که لازم است مورد بررسی قرار گیرد؛ ما تا اینجا به اموری پیرامون مشتق پرداختیم؛ اولاً مشتق را تعریف کردیم و گفتیم مشتق در محل نزاع به چه معناست. اشاره شد که مشتق مورد بحث دو رکن اساسی دارد یکی اینکه قابل حمل بر ذات باشد و دیگر اینکه ذات بعد از انقضاء تلبس باقی بماند بر این اساس بعضی از جوامد در محل بحث ما داخل شدند و بعضی از مشتقات نحوی از محل بحث شدند. اسم فاعل که قدر متیقن از محل نزاع

خارج اصول – جلسه هجدهم – اختلاف مشتقات – قول ششم و هفتم (حق در مسئله)

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم اختلاف مشتقات – قول ششم و هفتم (حق در مسئله) ۱۳۹۳/۰۷/۲۱   خلاصه جلسه گذشته بحث پیرامون اختلاف مشتقات بود. عرض شد که نسبت به اختلاف مشتقات با یکدیگر و عدم تأثیر آن در نزاع مورد بحث در تردیدی نیست. بحث در وجوه اختلاف مشتقات است. تا کنون به پنج وجه اشاره شد. وجه اول نظر مرحوم آخوند بود. ایشان اختلاف مشتقات را به مبادی می دانند. به عبارت دیگر اعتقاد دارند اگر بین تاجر، لابن،خیاط، مجتهد و کاتب اختلافی وجود دارد این اختلاف ناشی از اختلاف در مبداء آنان است. یعنی در بعضی از مبادی معنای فعلیت وجود دارد و در برخی هم معنای ملکه و استعداد است و در بعضی نیز معنای